سفیر روسیه در ترکیه ترور شد، امریکا بیرون در سرمای کریسمس ماند.»
«امریکا میگوید غیبتش در نشست مسکو مهم نیست. آیا واقعا مهم نبود؟»
«ایران، روسیه و ترکیه خود را به اصلیترین بازیگران تاثیرگذار در بحران سوریه بدل کردند.»
«روسیه، ایران و ترکیه در بهترین شرایط برای مذاکره درباره سوریه هستند.»
به گزارش قدس آنلاین به نقل از شفقنا، سارا معصومی در روزنامه اعتماد نوشت: تیترهایی برای نشست روز سهشنبه ٣٠ آذرماه در مسکو. محمد جواد ظریف از ایران، سرگئی لاوروف از روسیه و مولود چاووش اوغلو از ترکیه تنها چندساعت در مسکو با هم به رایزنی درباره حلب در سطح اولیه و سوریه در سطح ثانویه پرداختند اما رسانههای جهان ساعتها به تحلیل این نشست، تاثیر آن بر معادلات آتی منطقهای، معنای آن برای نقش روسیه در منطقه و به تبع آن نقش امریکا در خاورمیانه پرداختند. درست در ساعتهای نفسگیر سیاسی که همگان منتظر بودند خروجی نشست فوری ولادیمیر پوتین با وزیر امور خارجهاش پس از ترور سفیر روسیه در ترکیه، تعطیلی سفارتخانه این کشور در آنکارا، تخلیه سفارتخانه و قطع رابطه دیپلماتیک باشد و درست در لحظههایی که مولود چاووش اوغلو بیخبر از همه جا پا بر خاک روسیه گذاشته بود، روسها تازهترین تهدید را به طلاییترین فرصت بدل کردند. غایبان نشست مسکو منتظر به تاخیرافتادن آن بودند که خبر رسید سه بازیگر تاثیرگذار در بحران سوریه با عزمی راسختر دور هم جمع خواهند شد تا با تروریستهایی که در نیس فرانسه، برلین آلمان و استانبول ترکیه شهروندان غیرنظامی را هدف قرار میدهند و در آنکارا در روز روشن اسلحه خود را به طرفهالعینی بر دیپلمات روس میکشند مبارزه کنند. ناگفته پیدا بود که نشستهای دو و چندجانبه در مسکو در سایه سنگین ترور آقای سفیر صورت گرفت اما پیشانی گره خورده لاوروف، خجالت عیان در سیمای چاووش اوغلو و عزم پنهان در صدای محمد جواد ظریف و بیانیهای چندبندی محصول نخستین نشست گروه بود که میخواهند به بحران در سوریه پایان بدهند. پایان نشست برابر بود با انتشار تحلیلهای رنگارنگ. هرچند مفاد بیانیه و بندهای موجود کلیتهایی را که پیش از این نیز به نوعی در رفتار سه بازیگر مشهود بود منعکس میکرد اما به هرحال پیام این نشست این بود که بحرانی ۵ سال و نیمه اکنون سه بازیگر اصلی دارد که دست در دست هم میخواهند از اختلافهای دولت با جریان معارضه قابل مذاکره بکاهند.
نه جان کری دعوت بود، نه استفان دیمیستورا
دیوید سنگر از خبرنگاران مشهور نیویورکتایمز پس از نشست روز سهشنبه در مسکو در خصوص آن نوشت: تا زمانی که دونالد ترامپ در کاخ سفید حاضر و سوگند ریاستجمهوری را به دست آورد احتمالا برقراری تشکیل منطقه امن در سوریه بیمعنا خواهد شد، اگر تخلیه حلب کامل شده باشد و مذاکرات سیاسی هم در مسیر خوب و امیدوارکنندهای پیش برود. یک سال پس از روزهایی که روسیه حملات هوایی مستقیم خود در روسیه را آغاز کرد، روسیه به دنبال راهی برای پایان دادن به جنگ میگردد. تحلیلگران میگویند که روسیه به دنبال تشکیل دولت انتقالی است و در این اتفاق فرصت پایان دادن به جنگ را به گونهای میبیند که هم برای بشار اسد، رییسجمهور سوریه مفید باشد و هم تامینکننده منافع روسیه در منطقه باشد. آندرو تبلر از کارشناسان موسسه خاورمیانه نزدیک در این باره به نیویورک تایمز میگوید: روسیه به این درک در مساله سوریه رسیده که در این پرونده کسی چیزی را به شما تعارف نمیکند پس هر بازیگری باید تامینکننده منافع خود باشد. زمانی که امریکا با سرعت بیشتری نسبت به توفیقهای طرف مقابل در حال باختن قافیه است، فضا برای مانور سایرین باز میشود. زمانی که ترکها، ایرانیها و روسها بر سر یک کلیت با هم به توافق میرسند و این توافق در اتاق مذاکرهای به دست میآید که امریکا غایب آن است، باید گفت که مشکلی برای امریکا رخ داده است. مقامهای روس در چندهفته اخیر اندک تلاشی هم نکردند تا نارضایتی خود را از مذاکره با امریکا در این خصوص بروز دهند. هفته گذشته سرگئی لاوروف، به صراحت اعلام کرد که کار با ترکیه برای تخلیه حلب مفیدتر و کارآمدتر از کار بیفایده با امریکا بوده است. جان کربی، سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا در واکنش به نشست مسکو اعلام کرد که جان کری با وزرای امور خارجه ترکیه و روسیه صحبت کرده است و فکر نمیکند که این تلاشها به جایی برسد.
کربی در این خصوص گفت: اگر این مذاکرات منجر به ایجاد فضای آرامی در سوریه شود که در سایه آن گفتوگوهای سیاسی ادامه پیدا کند، میتوان آن را مثبت خواند. اما ما وعدههای بسیاری را شاهد بودهایم دال بر اینکه برخی از طرفها از نفوذ خود بر بشار اسد برای توقف خشونتها استفاده خواهند کرد؛ اتفاقی که هرگز رخ نداد.
نیویورکتایمز در ادامه نوشته است: در حالی که نیروهای سوری و متحدان آنها توانستند حلب را از دست شبه نظامیان بیرون بیاورند، روسیه طرح مذاکرات جدیدی را میان دولت و مخالفان سوری در قزاقستان داده است که میتواند جایگزین مذاکرات سازمان ملل در ژنو شود. از سوی دیگر روسیه و ترکیه برای نخستینبار در داستان حلب با هم مستقیم و بدون واسطه کار کردند.
عامل دیگری هم در شکلگیری نگاههای متفاوت بازیگران نسبت به سوریه دخیل است که نیویورک تایمز به نقل از یک تحلیلگر عضو شورای آتلانتیک از دونالد ترامپ به عنوان آن عامل نام میبرد. وی در این باره میگوید: یکی از نخستین نشانههای سیاست ترامپ در قبال سوریه این بود که میخواهد دست از حمایت از اپوزیسیون در سوریه بردارد و توان خود را بر مبارزه با داعش متمرکز کند. ترامپ سیاست مشخصی در خصوص سوریه را اعلام نکرده است اما پیشنهاد داده که با روسیه برای مبارزه با داعش همراه خواهد شد.
نشانههای نزدیکی روسیه و ترکیه دیگر برهمه هویدا شده و این در حالی است که سفیر روسیه در ترکیه اخیرا ترور شده است. وزرای امور خارجه ایران، روسیه و ترکیه پس از دیدار سه جانبه از بیانیه مشترک سه کشور رونمایی کردند. این بیانیه در حالی تهیه و قرائت شد که نه نماینده امریکا در این نشست حضور داشت و نه حتی استفان دی میستورا، نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در امور سوریه که دیروز اعلام کرد گفتوگوهای صلح جدید در هشتم فوریه در ژنو برگزار خواهد شد. نیویورک تایمز در ادامه مینویسد: ما در حال کرنش ترکیه به سمت روسیه هستیم. این نقطه پایانی بر سیاست ترکیه برای رفتن بشار اسد است. حضور ایران نیز بسیار مهم بود. درست است که روسیه و ترکیه اصلیترین نیروهای درگیر در تخلیه حلب بودند اما گفته میشود که نیروهای شیعه مورد حمایت ایران نیز در این عملیات دخالت داشتهاند. برخی از منابع نیز میگویند که روند تخلیه زمانی با وقفه روبهرو شد و دلیل آن هم اصرار ایران برای قراردادن نام دو روستای شیعهنشین در حصر در نزدیکی ادلب در توافق دولت با شبهنظامیان بوده است. یک تحلیلگر مسائل سوریه در گروه بینالمللی بحران در این باره به نیویورکتایمز میگوید: در خلأ فعالیت امریکا، همهچیز میان ترکیه و روسیه خواهد بود و البته ایران نیز از نفوذی بر این دو برخوردار است.
آغاز فصلی جذاب
در رابطه روسیه – ترکیه
ترور سفیر روسیه در ترکیه به جای آنکه جرقههای جنگ جهانی سوم را بزند به آغاز فصل جذابی از رابطه، همکاری و رفاقت میان ترکیه و روسیه منتهی شد و امریکا پشت در ماند. مسکو، روز سهشنبه میزبان وزرای امور خارجه ایران و ترکیه بود. در این نشست در خصوص آینده سوریه تصمیمگیری شد. مرحله نخست این همکاریها، تخلیه حلب را شامل خواهد شد. نیویورک پست در این باره مینویسد: تمام کسانی که شاهد نشست سه کشور در مسکو بودهاند احتمالا چندین بار با دست چشمهای خود را مالیدهاند تا ببینند که آیا آنچه میبینند واقعیت دارد؟ آیا این وزرای امور خارجه روسیه و ترکیه هستند که پس از ترور رفیق صمیمی ولادیمیر پوتین در آنکارا با هم دست دوستی دادهاند؟ مردی که با استفاده از هویت نیروی امنیتی ترک وارد جلسه شده بود و پشت سر سفیر ایستاد و فریاد کشیدالله اکبر، حلب را فراموش نکنید، سفیر روسیه در ترکیه را ترور کرد و باز هم ترکیه و روسیه در این اتفاق وجه مشترکی یافتند تا امریکا را از جلسه سهجانبه در خصوص سوریه محروم کنند. حتی ترکیه پارا از این مساله هم فراتر نهاده و فتحالله گولن، روحانی ترک در تبعید در پنسیلوانیا را پشت پرده این ترور معرفی کرده بود تا به گونهای پای امریکا را هم در این مساله باز کند. در مسکو، ولادیمیر پوتین به صراحت اعلام میکند که این ترور برای تخریب رابطه روسیه و ترکیه طراحی شده بود. اما تخریبکنندگان چه کسانی هستند آقای پوتین؟ پاسخ مشخص است: غرب. گفته میشود که ایران، روسیه و ترکیه در حال تلاش برای ترسیم نقشه راه سوریه در روزهای پس از جنجالها در خصوص حلب هستند. نقشهای که در آن نه از ناتو و کشورهای اروپایی خبری است و نه از اعضای شورای همکاری خلیج فارس. حرکت ترکیه به سمت پوتین، مرد قوی این روزهای منطقه که از مدتها پیش آغاز شده بود بدون تاثیرپذیری از اتفاق ترور سفیر همچنان ادامه دارد.
نویسنده این مطلب درباره دو راهی پیش روی اردوغان مینویسد: رییسجمهور ترکیه از یک سو میخواهد رابطه با روسیه را ترمیم کند و از سوی دیگر هم به دنبال راضی کردن اسلامگراهایی است که به او تأسی میکنند. اگر بتواند بحران در سوریه را با نزدیکی به روسیه حل کند در حقیقت به هر دو هدف خود رسیده است. اگر پوتین بتواند با کمک ترکیه روند خارج کردن شهروندان غیرنظامی و همچنین شبهنظامیان از حلب را تکمیل کند همه او را به عنوان ناجی حلب خواهند شناخت و از سوی دیگر شاید روسیه چشمان خود را بر فعالیتهای ترکیه علیه کردها در شمال سوریه ببندد.
از سوی دیگر در حالی که حزب حاکم در چندهفته اخیر، حرکتهای ضدایرانی را پیش برده است اما ترکیه در پشت پرده گفتوگوهای نه چندان محرمانه اقتصادی را در حوزه انرژی و تجارت با ایران پیش میبرد. در این میانه نقش امریکا چیست؟ در حالی که بازیگران منطقهای بر اختلافها در سوریه برای تامین منافع منطقهای خود کنار آمدهاند، امریکا هم در سازمان ملل در حال سر و صدا و هیاهو است. در این میان باید توجه داشت که اتحادهای جدید ترکیه عملا اتحادهای پیشین و سنتی این کشور را تحتالشعاع قرار خواهد داد. هرچه که اردوغان به روسیه و ایران نزدیکتر شود از ناتو بیشتر فاصله میگیرد. ترکیه دومین ارتش بزرگ در ناتو را در اختیار دارد و حضور وی در قلب خاورمیانه آن هم در چنین روزهای بحرانی برای این نهاد امنیتی اروپایی بسیار مهم است.
انزوای امریکا
واشنگتن تلاش میکند نبود خود در مذاکرات مسکو را کم اهمیت جلوه دهد اما باید اعتراف کرد که این نتیجه سیاستی است که باراک اوباما در ۵ سال گذشته در سوریه اتخاذ کرده بود. این خطوط تحلیل رویترز از نشست روز سه شنبه در مسکو است. نویسندگان این مطلب در ادامه نوشتهاند: زمانی که باراک اوباما تصمیم گرفت تنها حمایتهای محدودی را از شبهنظامیان میانه رو در سوریه انجام دهد نتیجه آن باقی ماندن قدرت تاثیرگذاری اندک واشنگتن بر معادلات سوریه خواهد بود. در حالی که واشنگتن همواره هم در پرونده سوریه و هم در سایر پروندههای منطقهای همواره بازیگر اصلی بوده است اما اکنون باید در حاشیه بایستد و شاهد تحولات آتی در حلب و بعد از آن هم در کل سوریه باشد. دنیس راس از تحلیلگران موسسه خاورنزدیک در واشنگتن در اینباره میگوید: امریکا خود را به مهرهای بیربط در معادلات سوریه بدل کرد. روسیه و ایران به این نتیجه رسیدهاند که فعالیتهای آنها در سوریه با هیچ عکسالعملی و هزینهای از سوی ما روبهرو نخواهد شد پس عملا قدرت را در دست گرفتهاند. روسیه به راحتی توازن قوا در سوریه را به نفع خود تغییر داد.
در نشست روز سهشنبه روسیه، ایران و ترکیه اعلام کردند که آمادهاند تا طرح صلح در سوریه را پیش ببرند و همزمان هم بیانیهای صادر کردند که اولویتها و اصولی را که باید از این پس درباره سوریه اجرایی شود، تعیین کرده بودند. با اینهمه باید گفت که خروجی مهم این نشست نه بیانیه سوریه که نزدیکی هرچه بیشتر مسکو به ایران و ترکیه بود. این رفتارها نشان میدهد که روسیه به دنبال افزایش نفوذ خود در منطقه خاورمیانه است و از سوی دیگر گویای خستگی روسیه از سر و کله زدن با دولت اوباما در خصوص سوریه است.
برخی از مقامهای امریکایی میگویند که غیبت امریکا در نشست مسکو در حقیقت ترفند روسیه برای به نمایش گذاشتن این مساله است که این روسیه است که صحنه گردان پرونده سوریه است و نه امریکا. یک مقام امریکایی در این خصوص به رویترز میگوید: ما خودمان را در شرایطی قرار دادیم که روسیه با همه همکاری کند جز ما و برای منزوی کردن ما با هرکسی در سوریه همراه شود. ما اجازه دادیم که اختلافهایمان با ترکیه بر سر مساله کردی در شمال سوریه خلئی را ایجاد و به روسها در این فضا فرصت مانور بدهد.
ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه نیز هفته گذشته به صراحت اعلام کرد که او و اردوغان تلاش میکنند مذاکرات صلح جدیدی را بدون امریکا و حتی سازمان ملل در خصوص سوریه کلید بزنند.
نقش عربستان کمرنگتر میشود
ترکیه، روسیه و ایران خود را به عنوان اصلیترین مهرههای حاضر در پرونده سوریه به جهان معرفی کردند. آسوشیتدپرس با انتخاب این تیتر نوشت: نشست همزمان وزرای امور خارجه و وزرای دفاع سه کشوری که پیش از این در مساله سوریه در دو طرف متفاوت ایستاده بودند، نشان میدهد که اکنون هرکدام از بازیگران در رسیدن به توافق منفعتی میبینند. سه وزیر امور خارجه در این نشست بر تمام اختلافهای ۵ سال و نیم اخیر فایق آمدند و لاوروف هم به صراحت اعلام کرد که وقت آن فرا رسیده است تا همه دست از حمایت و تامین تروریستها بردارند. البته چاووش اوغلو نیز پاسخ این سخنان را داد و تاکید کرد که این مساله باید حزبالله لبنان را هم شامل شود. ظریف هم با لبخند گفت: شورای امنیت سازمان ملل گروههای داعش و فتح الشام را تروریستی میداند اما نظرات در خصوص سایر گروهها متضاد و متفاوت است. به نظر میرسد که بر اساس توافق اولیه سه کشور با دو دیدگاه متفاوت در خصوص سوریه، ترکیه میتواند به تحرکات خود در مرز خود با سوریه ادامه دهد اما دست از حمایت از مخالفان بشار بردارد. سرگئی فوکین از تحلیلگران نظامی در این خصوص میگوید: این دیدار سه جانبه، گام مهمی برای حل و فصل مساله سوریه است. روسیه، ایران و ترکیه نقش بسیار مهمی دارند و این در حالی است که نقش کشورهایی مانند عربستان سعودی کمرنگتر خواهد شد.
حذف هیچ بازیگری از پرونده سوریه ممکن نیست
جان لیمبرت، دیپلمات سابق امریکایی در گفتوگو با آر تی در پاسخ به این سوال که آیا ترور سفیر روسیه در ترکیه میتواند بر پروسه صلح در سوریه تاثیر بگذارد، میگوید: من نمیتوانم به قطع از چنین تاثیرگذاری سخن بگویم اما این اتفاق بر نیازها برای پایان دادن به خشونت در سوریه و پایان دادن به آلام مردم این کشور تاثیرگذار خواهد بود.
این دیپلمات امریکایی در پاسخ به این سوال که آیا به نتیجه نشست سه جانبه ایران، روسیه و ترکیه امیدوار است نیز میگوید: باید از هرتلاشی که برای پایان دادن به رنج مردم سوریه صورت میگیرد و میتواند امنیت را برای آنها به ارمغان آورد، حمایت شود. با اینهمه باید توجه داشت که ایران و روسیه در این سالها از بشار اسد حمایت کردهاند و ترکیه هم در سوریه نگران مساله کردی بوده و با آن بازی کرده است در چنین شرایطی باید گفت که هرکدام از آنها منافع و اهداف خود را دنبال میکنند. آیا این نشست و توافق میتواند منجر به تحول ملموسی شود؟ باید منتظر ماند و دید.
لیمبرت در پاسخ به این سوال که آیا غرب با توجه به اینکه غایب این نشست بوده با این فرمول کنار میآید یا خیر، میگوید: مشکل اینجاست که هرفرمولی که به دنبال پایان دادن به بحران در سوریه باشد و یک یا چند بازیگر اصلی را دور از صحنه مذاکره نگه دارد، جواب نخواهد داد. چه این بازیگران محروم شده ایران و روسیه باشند و چه عربستان یا اردن.
اندیشکده صهیونیستی «مطالعات امنیتی» در تحلیلی پیرامون اظهارات اخیر مقامهای ارشد نظامی ایران که گفته بودند این کشور درصدد تاسیس چند پایگاه دریایی در منطقه است، نوشت: «اسرائیل باید به رصد کامل تحرکات ایران پرداخته و در صورت لزوم چنین تاسیساتی را نابود سازد.»
به گزارش ، «افراییم کام» نویسنده این گزارش در اینباره مینویسد: سخنان مقامهای نظامی ایران درباره ایجاد تاسیسات دریایی در منطقه و در یمن یا سوریه نشانگر جاهطلبی سلطهطلبانه این کشور در غرب آسیا و حتی ورای آن است. ایران حتی در حال مبدل ساختن امیال سلطهطلبانه خود به تلاش در ایجاد محوریت به عنوان یک قدرت منطقهای است.
تبعات پایگاههای دریایی ایران
در بخش دیگر این گزارش با اشاره به عواقب تاسیس چنین پایگاههای نظامی از سوی ایران در سطح منطقه آمده است: اگر ایران موفق به ایجاد پایگاههای دریایی در سواحل سوریه و یمن شود، این امر تبعات دردسرسازی را به طور عمده برای اسرائیل، عربستان سعودی و آمریکا و حتی مصر و ترکیه دارد. البته هنوز مشخص نیست که حضور نظامی ایران در این زمینه به طور موقت و محدود است یا یک پایگاه دریایی دائمی را ایجاد میکند.
بر اساس این گزارش، بدترین سناریوی ممکن ساخت یک پایگاه دریایی دائمی در سوریه خواهد بود که متضمن حضور دریایی نظامی دائمی در دریای مدیترانه و نزدیکی به اسرائیل میشود. در عین حال این امر تهدید و بازدارندگی علیه اسرائیل خواهد بود.
از این گذشته، ایجاد پایگاه دریایی در سوریه باعث میشود ایران به طور مرتب تجهیزات نظامی و دیگر کمکهای خود را به حزبالله بدون نیاز حمل زمینی یا حمل و نقل هوایی از طریق ترکیه، سوریه یا عراق داشته و این تاسیسات البته در خدمت نیازهای اطلاعاتی این کشور خواهد بود.
آبراه سوئز و خلیج عقبه تحت پایش ایران
همچنین ایجاد پایگاه دریایی ایران در یمن تهدید این کشور از جنوب بر عربستان سعودی را موجب شده و ایران را قادر میسازد تا تهدیدهایی را بر ورودی دریای سرخ برقرار کرده و از ظرفیت تاثیر بر تردد دریایی کشتیها به سمت آبراه سوئز و خلیج عقبه در صورت مواجهه نظامی برخوردار باشد.
نویسنده در ادامه عنوان میکند: در این مرحله اسرائیل این فعل و انفعالها را به خوبی رصد مینماید هرچند که شکلگیری این تاسیسات، زمان و نوع آنها و میزان تهدیدها بر اسرائیل و دیگر کشورها مشخص نیست.
در خاتمه این مطلب نویسنده با تاکید بر لزوم مقابله اسرائیل با پایگاههای دریایی ایران و البته عواقب آن مینویسد: ایجاد پایگاههای دریایی نزدیک به اسرائیل امکان راحتتری را به تل آویو برای نابودی آنها در صورت لزوم یا برای مثال در عمل تلافی جویانه برابر اقدامهای تحریک کننده ایران میدهد.
البته هرگونه عملیات آشکار و پنهان علیه پایگاه دریایی ایران در سوریه منجر به پاسخگویی مستقیم ایران یا از طریق حزب الله خواهد شد.
به گزارش سرویس سیاسی جام نیـوز به نقل از شبکه العربیه، "مولود چاووش اوغلو" وزیر خارجه ترکیه در نشست خبری در مسکو طی پاسخ به سئوال یکی از خبرنگاران، حزب الله را یک گروه تروریستی عنوان کرد.
بنا بر این گزارش، این اقدام ضدایرانی وزیر خارجه ترکیه در جمع خبرنگاران با واکنش لاوروف مواجه شد که به گفته شبکه العربیه "دل ظریف خنک شد."
به گزارش العربیه، لاوروف گفت که مراد از گروه های تروریستی النصره و داعش است که سازمان ملل مشخص کرده است.
ظریف هم نسبت به اقدام ضدایرانی همتای ترکیه ای خود در تروریستی خواندن حزب الله واکنش نشان داد و گفت دوستان ما در سوریه را نمی توان تروریست خواند.
خاطر نشان می شود که وزیر امور خارجه روسیه اعلام کرد مسکو، تهران و آنکارا بر سر یک «بیانیه مشترک» باهدف یافتن راهحلی برای پایان بحران در سوریه توافق کردند.
نشست سهجانبه روسیه، ترکیه و ایران، درباره سوریه روز سه شنبه ٣٠ آذر/٢٠ دسامبر در مسکو برگزار شد. در این نشست، وزرای خارجه و دفاع ۳ کشور حضورداشتند.
تحولات سوریه و همکاریهای منطقهای از جمله محورهای اصلی این نشست مهم بود. در بیانیه پایانی نشست سه جانبه، طرفهای شرکت کننده در این نشست بر روی ۸ مورد کلی توافق کردند.
هر سه طرف، بر موضوع استقلال، یکپارچگی و تمامیت ارضی سوریه، تأکید کردند. سه کشور ایران، روسیه و ترکیه، اعلام کردند که بحران سوریه راه حل نظامی ندارد؛ آنها همچنین متعهد شدند تا تلاشهای خود را برای ایجاد یک آتشبس فراگیر در همه خاک سوریه و سازماندهی گفتگوهای صلح در قزاقستان بین طرفین درگیر در سوریه، هماهنگ نمایند.