حسینعلیامیری که روز گذشته در نمازجمعه این شهر شرکت کرده بود، با اعتراض و پرتاب مهر و تسبیح مواجه شد. البته او درنهایت و برخلاف اخبار بعضی خبرگزاریها سخنان خود را به پایان برد. خبرگزاری فارس نوشته بود که «شعارهای مردم» امکان ادامه سخنرانی را از امیری گرفت و او پس از حدود پنج دقیقه سخنرانی ناچار به ترک تریبون نمازجمعه شد.این اولینبار نیست که یک مقام مسئول در سخنرانی خود با پرتاب مهر و تسبیح مواجه می شود. ٢٢ بهمن سال ٩١، علی لاریجانی رئیس مجلس نیز در قم در حال سخنرانی بود که عدهای با پرتاب مهر و کفش سعی در ایجاد اخلال در سخنرانی او کردند. رویهای که این بار در سخنرانی معاون رئیس دولت تدبیر و امید ادامه پیدا کرده است.
به گزارش نامه نیوز، معاون پارلمانی رئیسجمهوری دیروز در گفتوگو با «شرق» درباره این اتفاق گفت: «بعد از تمامشدن سخنان آیتالله محمدرضا ناصری امام جمعه و نماینده محترم ولی فقیه در یزد، در بین دو نماز شروع به سخنرانی کردم، اما در بین صحبتهایم چند نفر با شعار «مرگ بر فتنهگر» و «مرگ بر منافق» به سخنان من واکنش نشان دادند درحالیکه من هیچ حرف سیاسیای نزدم و سخنانم درباره وحدت و مردم شریف یزد و بزرگوارانی مانند آیتالله حائری یزدی، آیتالله صدوقی، آیتالله خاتمی و شهدای تیپ الغدیر یزد در دوران دفاع مقدس بود».امیری با اشاره به اینکه آنها شعار میدادند «آمارها دروغ است»، عنوان کرد: «من در نمازجمعه اصلا درباره آمار حرفی نزدم. فقط روز پنجشنبه در شورای اداری استان و همچنین تلویزیون استان یزد در چند مورد آمارها را مقایسه کرده بودم».او افزود: «به نظر من این اعتراضات سازمانیافته بود و به طرف من مهر و تسبیح پرتاب شد، اما باعث بههمخوردن نمازجمعه نشد و ما بعد از خواندن نماز عصر به همراه امام جمعه یزد، محل نمازجمعه را ترک کردیم».
امیری با اشاره به اینکه امام جمعه یزد از این اتفاق خیلی ناراحت شده بودند، گفت: «ما تا ساعتی بعد از پایان نمازجمعه در خدمت ایشان بودیم. آیتالله ناصری درباره این اتفاق از من دلجویی کردند و من از بزرگواری ایشان قدردانی میکنم».معاون پارلمانی رئیسجمهوری عنوان کرد: «طبیعتا عمل غیراخلاقی چند نفر در مسجد و محل مقدس نمازجمعه به حساب خود آنان است. کمااینکه من نسبت به مردم شریف یزد ارادت دارم. این چند نفر هم نه به من بلکه به جایگاه نمازجمعه و بزرگانی که در آن حضور داشتند، توهین کردند. البته همین حرکت این چند نفر هم مورد تقبیح نمازگزاران قرار گرفت».
او در پاسخ به این سؤال که آیا در این مورد شکایتی را مطرح خواهید کرد، گفت: «شخصا هیچ شکایتی ندارم. حضور من در این نمازجمعه به عنوان یک مقام رسمی بوده است، متأسفانه موقع این اقدام در آنجا حتی یک نفر از نیروی انتظامی حضور نداشت».حسینعلیامیری افزود: «این اخلال جنبه عمومی دارد و این چند نفر قابل شناسایی بوده و هستند و باید منتظر اقدام مسئولان مربوطه در استان یزد باشیم که از جهت جنبه عمومی موضوع را پیگیری کنند. البته باز هم تأکید میکنم که هیچ شکایتی از هیچ فردی ندارم».
جواد هروی، مشاور و مدیر کل حوزه معاونت مجلس ریاستجمهوری، نیز درباره این ماجرا به «شرق» گفت: «این سفر برای افتتاح چند پروژه و شرکت در جلسه شورای اداری استان انجام شده بود. روز جمعه هم در نمازجمعه شهر یزد شرکت کردیم».او افزود: «در بین دو نماز هم آقای امیری ضمن تشکر از مردم سخنانی را در دو محور تلاشهای دولت در سه سال گذشته و همچنین وحدت داشتند، اما در این بین، عدهای که به نظر میرسید سازمانیافته هستند، در بین مردم نشسته بودند، سعی داشتند با دادن شعارهایی سخنان ایشان را به هم بزنند، اما آقای امیری صحبتهای خود را تا پایان انجام دادند و بعد از خواندن نماز به همراه امام جمعه یزد از محل نمازجمعه خارج شدیم».
استاندار یزد نیز در این مورد به «شرق» گفت: «دستگاههای مسئول باید افرادی را که در سخنرانی معاون رئیسجمهوری اخلال ایجاد کردند، دنبال و شناسایی و براساس مقررات موضوع را پیگیری کنند».میرمحمدی در زمینه پیگیری ماجرا گفت: «درباره جنبه عمومی این اتفاق نمیشود بیتفاوت بود و این موضوع را با مقامات ذیربط مطرح میکنیم تا افراد و عاملان آن را شناسایی کنند».
محصولی اظهار داشت: در دو سال آخر دولت قبل به خاطر اختلاف با رئیس دولت بیرون آمدم و این به خاطر اختلاف نگاه بود و ربطی به مسائل دیگر نداشت.
به گزارش نامه نیوز، محصولی در برابر پرسشی پیرامون داراییهای شخصی خود و شایعات مطرحشده نیز اظهار داشت: اصل تولید ثروت ممدوح است به شرطی که این ثروت در راه مشروع خرج شود و بنده با تلاش شخصی خود داراییام را افزایش دادهام.
وی افزود: بنده از دولت بعد از جنگ استعفا دادم و در بخش خصوصی فعالیت کرده و از دولت یک ریال نیز بهرهمند نشدم و یکبار نیز از رانت استفاده نکردم و هرچه به دست آوردم به سبب تلاش اقتصادی خودم بوده است.
وی ادامه داد: اشخاصی در همین دولت فعلی روزی نیست که مبالغ هنگفتی را به جیب نزنند و صدایش نیز درنمیآید، درصورتیکه بنده در زمان وزارت همیشه اموال خود را به قوه قضائیه اعلام کردهام و چه اشکالی دارد که مردم بدانند مسؤولان چقدر دارایی دارند.
***
نجفی: فکر نبودن برجام تنم را میلرزاند؛ فرانسه میخواست به ایران حمله کند
جماران گزارش داد: محمدعلی نجفی، مشاور اقتصادی رئیسجمهور اخیراً طی اظهاراتی در یک همایش در شهر اراک گفته است:
«وقتی به این میاندیشم که اگر برجام اتفاق نیافتاده بود و توافق نشده بود، تنم میلرزد، اولاند در یک دیدار خصوصی صراحتاً گفت در مورد حمله به ایران به توافق رسیده بودیم و تنها اختلاف بر سر زمان و گستره حمله بود که به نتیجه نرسیده بود که فکر میکردم این را تنها در دیدار خصوصی می گوید اما در پایان نشست و وقتی بیرون آمدند در مصاحبه مطبوعاتی مشترک، باز سربسته اعلام کرد.»[1]
*قبل از نجفی، برای اولین بار این «مجید انصاری»، معاون حقوقی ریاستجمهوری بود که طی اظهاراتی جنجالی در اردیبهشت ماه امسال گفت: رئیس جمهور فرانسه در دیداری که با آقای روحانی داشته رسماً گفته که قرار بوده است به ایران حمله نظامی انجام شود و این حمله قطعی شده بوده و تنها در زمان اجرای آن اختلاف نظر وجود داشت که انتخابات ایران و مذاکرات هستهای، سایه جنگ را از سر ایران برداشت![2]
رئیسجمهور روحانی نیز زمانی اعلام کرده بود که مهمترین دستاورد برجام، رفع تهدید (جنگ) است.[3]
«مسعود سلطانیفر» وزیر ورزش و جوانان هم اخیراً در یک مراسم استانی گفته است: با درایت رئیس جمهور خطر جنگ از سرکشور برداشته شد.[4]
این اظهارات البته در حالی بیان شدهاند که سران نظام و مقامات نظامی کشور بارها اعلام کردهاند اگر دشمن از حمله نظامی به ایران عاجز است به دلیل توانمندیهای بازدارنده دفاعی کشور است نه به هیچ دلیلی دیگری...
ضمن اینکه بر اساس همین گفتههای مسئولان امر، احتمال حمله نظامی دشمن نیز بسیار تا بسیار ضعیف است و از سوی مردم ایران هم جدی گرفته نمیشود.
در همین راستا، این سؤال نیز از جانب ستاد برجام بیپاسخ مانده است که اگر دشمن قصد حمله به ایران را داشته چرا در سال 88 و در ایام فتنه جرأت این کار را به خود نداد؟
به همین قرار، اگر نیت دشمن درباره حمله به ایران اسلامی جدی بوده است چرا در سال 84 که مذاکرات هستهای تیم آقای روحانی و دولت اصلاحات بصورت رسمی شکست خورد؛ شاهد حمله به ایران نبودیم؟!
پاسخ روشن این 2 سؤال نشان میدهد که «فرض حمله به ایران از سوی دشمنان خارجی» لااقل در سالهای اخیر به هیچ وجه جدی نبوده است و طراحان این قضیه بیشتر تلاش دارند تا مقولاتی خیالی و غیر واقعی را بعنوان دستاورد برجام به مردم قالب کنند.
گفتنیست، حسامالدین آشنا نیز به تازگی در یک توییت که به نظر میرسد در پیوست اظهارات نجفی باشد، نوشته است: آیا میان برجام و موفقیت ارتش سوریه در آزادسازی حلب از اشغال تروریستها رابطهای وجود ندارد؟!
***
مخالفخوانی انتخاباتی عطریانفر و الویری؛ عارف آری، عارف نه!
محمد عطریانفر، از فعالان اصلاحطلب و عضو حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگوی اخیر خود با روزنامه آرمان امروز اظهار کرده است: (ارادهای) به دنبال آن است که عرصه را بر آقای روحانی تنگ کند تا وی در انتخابات شرکت نکند و خود را در معرض آرای مردم قرار ندهد. این اراده به دنبال حذف آقای روحانی از مراودات متعارف سیاسی نیست و بلکه به مراوداتی فراتر از مراودات متعارف فضای سیاسی کشور دل بسته است.
او سپس در پاسخ به این سؤال که «اگر چنین اتفاقی رخ بدهد محمدرضا عارف جایگزین حسن روحانی در جریان اصلاحات خواهد شد؟» تصریح میکند:
اگر چنین اتفاقی رخ بدهد جریان اصلاحات باید با هوشیاری و مراقبت به دنبال جایگزین مناسب برای آقای روحانی باشد. با این وجود تصور نمیکنم با وجود صلاحیت آقای عارف، وی جایگزین آقای روحانی باشد. جریان اصلاحات باید برای همه شرایط، تمهید و برنامهریزی کند و همه احتمالات را در نظر بگیرد. جریان اصلاحات نباید از هیچ حفرهای گزیده شود. آقای عارف در شرایط کنونی مدیریت اصلاحطلبان را در مجلس برعهده دارد و به همین دلیل به مصلحت نیست که خود را وارد انتخابات ریاستجمهوری کند.[5]
*اصلاحطلبان صراحتاً عنوان کردهاند که تمرکز اصلی آنها در انتخابات ریاست جمهوری آینده (که بصورت همزمان با انتخابات شورای شهر برگزار می شود) بر شورای شهر است.
آنها در همین راستا اعلام کردهاند که از رئیسجمهور روحانی حمایت میکنند (اما نه بعنوان کاندیدای جریان اصلاحات) و البته برای وی ستاد انتخاباتی هم تشکیل نمیدهند.
با این وجود مناقشات بسیاری همانند ضرورت معرفی آلترناتیو از سوی اصلاحطلبان و یا بحث «عبور از روحانی» در اردوگاه اصلاحات وجود دارد که به نظر میرسد لاینحل باقی ماندهاند...
در اشاره به صحبتهای عطریانفر، لازم به یادآوری است که «مرتضی الویری» از فعالان اصلاحطلب، مدتی قبل با اشاره به گزینههای جایگزین اصلاحطلبان برای آقای روحانی تأکید کرده بود: من نمیخواهم چندان اسامی افراد را بگویم اما مثلا کسی مانند آقای جهانگیری تأیید صلاحیت میشود و میتواند وارد میدان شود. آقای عارف هم همینطور. زیرا قبلا تأیید صلاحیت شده و اکنون هم عضو مجمع تشخیص مصلحت است که مهر تأیید رهبری را دارد. میتوان روی افراد دیگری فکر کرد.
او افزوده بود:بههرحال ایشان (روحانی) با شرایط دشواری مواجه است. فشارهای مختلفی به ایشان از منابع قدرت وارد میشود که ممکن است این فشارها ایشان را به یک تصمیمگیری دیگر بکشاند.[6]
این اختلافات البته دامنههای بیشتری هم دارد...
چند ماه قبل بود که محمدرضا تاجیک، مشاور رئیس دولت اصلاحات در دو مصاحبه جداگانه با روزنامههای شرق و آرمان امروز، بحث حمایت اصلاحطلبان از روحانی را «نظر شخصی» عنوان کرد.
وی در صحبتهای خود با آرمان امروز گفته بود: برای من بسیار عجیب است که برخی افراد چگونه به خود اجازه میدهند به صورت علنی عنوان کنند که جریان اصلاحات در انتخابات آینده قرار است از چه کسی حمایت کند و هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده استراتژی جریان اصلاحات در انتخابات ریاستجمهوری آینده را برای رسانهها تئوریزه میکنند. برای من هنوز مشخص نیست است این نگاه مستبدانه و توتالیتر چگونه در بین برخی شخصیتهای اصلاحطلب شکل گرفته که به خود اجازه میدهند به نام نامی جریان اصلاحات سخن بگویند. ما باید اجازه بدهیم پنجرهای جدید در جریان اصلاحطلبی باز شود و نسیمی تازه به این جریان وزیدن کند. [7]
پس از انتشار صحبتهای او اما محمد عطریانفر در مصاحبه با شماره 91 نشریه صدا طی اظهاراتی که پاسخ به تاجیک تلقی شد، گفت: «اصلاحطلبانی که آقای روحانی را گزینه اول و آخر اعلام کردهاند، نظر شخصی خود را مطرح ننمودهاند، بلکه نوعا اظهارات آنها معطوف به جمعبندی جبهه اصلاحات است، جبههای که رهبران اصلاحات نیز در میانه آن نقش تمامکننده و تعیینکنندهای دارند.»[8]
***
«منادیان تغییر» در چالش انتخاباتی با «حامیان وضع موجود»…
عزتالله ضرغامی، رئیس سابق سازمان صدا و سیما به تازگی در یک یادداشت، با اشاره به رفتارهای دولت در چند ماه باقیمانده تا انتخابات، این رفتارها را «روبنایی» و «قدری پوپولیستی» دانسته و همچنین بیان کرده است: روحانی نباید فراموش کند که در سال 96، یک مدافع است و نه یک مهاجم![9]
«مهدی محمدی» از چهرههای اصولگرا نیز اخیراً در کانال تلگرامیاش نوشت: برای نخستین بار، و به طور بی سابقه، جریان انقلابی، به این درک دستجمعی رسیده است که برای پایان وضع موجود، باید آماده هر نوع از خودگذشتگی باشد.[10]
*لزوم «تغییر در وضع موجود» که فعالان اصولگرا به آن اشاره دارند مطالبهای است عمومی و البته ملموس در بین آحاد مردم.
مردم ایران پس از تجربه بیش از سه و نیم سالهای که از دولت اعتدال دارند، هماکنون صرفاً با مشتی وعده بر زمینمانده، تناقض و ابراز یواشکی «اشتباه کردم» مواجهاند و در جدیترین رفتارهای دولت نیز شنونده این گزاره از سوی دولت اعتدال هستند که «برای لمس دستاوردها در دولت آینده هم به ما رأی بدهید»!
دولتمردانی که همچنان و بر خلاف بیانات مقامات نظام و رخدادهای صحنه اما هنوز از این میگویند که «برجام عامل رفع جنگ از کشور بوده است»، «تمام تحریمها لغو شدهاند»، «مذاکرات هستهای پر از دستاورد بوده است» و...
بدیهیست که در این شرایط بحث «تغییر در وضعیت موجود» تبدیل به یک خواسته مردمی، عمومی و ملی میشود که صد البته منادی آن و پاسخگوی آن نیز کسی جز جبهه نیروهای انقلابی کشور نیستند.
چه اینکه رئیسجمهور روحانی، ستاد برجام و جریان سیاسی خاص یا همان اصلاحطلبان، در حال حاضر شأنیتی جز دفاع از وضع موجود ندارند.
زیرا وضعیت کنونی حاصل خواستهها و اهداف آنان است...
«ابراهیم اصغرزاده»، از فعالان سیاسی اصلاحطلب، چندی قبل در همین رابطه به روزنامه آفتاب یزد گفته بود: روحانی باید از وضع موجودی که خودش فراهم آورده دفاع کند...از انتخابات 76 به این سو دائما مردم دست رد به سینه کاندیدای مدافع وضع موجود میزنند.[11]
با این اوصاف، بایستی منتظر ماند و دید که «منادیان تغییر» و جبهه نیروهای انقلابی که رقیب دولت اعتدال و اصلاحطلبان محسوب میشوند و مردم، نوشداروی آنها را پس از جنجالهای اصلاحطلبان مجلس ششم و انحلال شورای شهر اول تهران دیدهاند؛ چه فرمول و چه گزینهای را برای این درخواست تغییر به مردم پیشنهاد میکنند؟!
گفتنیست، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی روز گذشته با حمایت 210 فعال سیاسی و فرهنگی اصولگرای کشور در تهران اعلام موجودیت کرد.