دریچه ای نو جهان معاصر از دیدگاه اسلام

این وبلاگ قصد دارد تا با نشر جدیدترین اخبار و اطلاعات روز جهان در مورد اسلام و فواید آن در زندگی روزمره از گذشته تا به حال و در آینده گرایش اسلام ستیزی را از ذهن مردم جهان پاک نماید .

دریچه ای نو جهان معاصر از دیدگاه اسلام

این وبلاگ قصد دارد تا با نشر جدیدترین اخبار و اطلاعات روز جهان در مورد اسلام و فواید آن در زندگی روزمره از گذشته تا به حال و در آینده گرایش اسلام ستیزی را از ذهن مردم جهان پاک نماید .

نیروهای دموکراتیک سوریه به ۳۰ کیلومتری رقه رسیدند

خبرگزاری فارس: در حالی که ارتش سوریه در محدوده میدان گازی «شاعر» در ریف شرقی حمص پیشروی داشت و حملات داعش به فرودگاه «دیرالزور» را دفع کرد گروه موسوم به «نیروهای دموکراتیک سوریه» توانستند در ریف جنوبی «الحسکه» (شمال شرق سوریه) پیشروی داشته باشند.

برخی از منابع محلی از شهر الحسکه به روزنامه دولتی «الوطن» سوریه خبر دادند که نیروهای دموکراتیک موفق شدند در ریف این استان در برابر حملات عناصر تروریستی داعش ایستادگی کنند.

این نیروها همچنین موفق شدند کنترل روستای«کشکش زیانات» واقع در جنوب شهر «الشدادی» در ریف جنوبی الحسکه را به دست گیرند.

نیروهای دموکراتیک سوریه همچنین اعلام کردند که برای بازپسگیری شهر «رقه» (مرکز اصلی تجمع عناصر داعش) آمادگی کامل دارند.

به گزارش این روزنامه، نیروهای دموکرات با پیشروی‌های خود به فاصله 30 کیلومتری شمال شرق رقه رسیده‌اند و نیروهای آن از خط شمالی به سوی این شهر در حال حرکت هستند.

گروه نیروهای دموکراتیک سوریه از به هم پیوستن یگان‌های مدافع خلق وابسته به حزب دموکراتیک کردهای سوریه و چند گروه مسلح عرب و مسیحی سوری مانند الصنادید، برکان الفرات و التحریر و ... تشکیل شده است.

رای الیوم: ادعای مضحک صهیونیست‌ها درباره شهادت مصطفی بدرالدین!

به گزارش رای الیوم؛ اسراییل طی ادعایی گفته از کجا معلوم حزب الله خودش بدرالدین را نکشته است به خاطر اینکه وی مدت زمان زیادی در سوریه مانده بود و هیچگاه حاضر نشد تا به لبنان برگردد به همین خاطر حزب الله مجبور شده تا او را از سر راه بردارد(!)

رای الیوم ادامه داد: «اسراییل از اینکه حزب الله، موساد را به دست نداشتن در شهادت بدرالدین متهم نکرده ابراز تعجب کرده است.» 

حزب الله روز گذشته خبر شهادت فرمانده کل شاخه نظامی خود در سوریه را اعلام کرد و این ضایعه را تسلیت گفت. شهید مصطفی بدرالدین برادر همسر و جانشین سردار شهید «حاج عماد مغنیه»، فرمانده سابق شاخه نظامی حزب الله بود.

وی از سال 1982 هنگامی‌که از زندان کویت آزاد شد و فعالیت جهادی و مبارزاتی خود را در دوایر حساس امنیتی و نظامی مقاومت آغاز کرد، همواره از سوی سازمان‌های جاسوسی اسرائیل، آمریکا و انگلیس تحت تعقیب قرار داشت و بارها از عملیات ترور جان سالم بدر برده بود.

پس از ترور شهید «عماد مغنیه» مسئولیت هدایت و راهبری شاخه نظامی حزب الله را برعهده گرفت. با آغاز بحران سوریه و ورود آن به مرحله نظامی، شهید بدرالدین حضور در این عرصه و مبارزه با گروه‌های تکفیری را وظیفه خود شمرد.

وی سال گذشته در دیداری خصوصی به یکی از فعالان رسانه‌ای لبنان گفته بود: «وظیفه من مبارزه با توطئه‌های این کشورهاست و مبارزه در لبنان یا سوریه یا هر جای دیگر جز با در دست گرفتن پرچم پیروزی و با رسیدن به شهادت رها نخواهم کرد»

انهدام سامانه‌ "آرو" اسرائیل با "عماد" و "سجیل"

به گزارش شریان نیوز،البته رژیم صهیونیستی بمب اتم نیز دارد که این موضوع یک مبحث جداگانه بوده و هیچکدام از نهادهای بین المللی توانایی رسیدگی به پرونده تسلیحات اتمی اسرائیل را ندارند و پشتیبانی ایالات متحده آمریکا و غرب از "تل آویو" از دلایل این عدم رسیدگی است.  

اما سرزمین های اشغالی در یک دهه اخیر به صورت جدی در تیررس موشک های مقاومت اسلامی فلسطین و لبنان قرار گرفته و این موضوع نگرانی شدید مقامات "تل آویو" را برانگیخته و آن ها به دنبال استقرار سامانه های موشکی متنوع در اقصی نقاط سرزمین های اشغالی هستند.

یکی از این سامانه ها،  سیستم  دفاع موشکی مدرن (اما ناکارآمد) کلاس  "آرو"  ارتش اسرائیل بوده که به گفته صهیونیست ها توانمندی از بین بردن اکثر اهداف در برد بلند را دارد.


**ویژگی های سامانه موشکی  "آرو"

" آرو  (Arrow anti-missile defense system)" ، یک سامانه دفاع موشکی و پدافندی بوده که رژیم صهیونیستی آن را برای مقابله با موشک‌های بالستیک ایرانی از جمله موشک های برد متوسط و بلند،  ساخته است.

انهدام سامانه‌های

انهدام سامانه‌های

هر چند سری  سامانه های  موشکی  "آرو"   برای مقابله و انهدام موشک های سطح به سطح  ایران  ساخته شده ،  اما امروزه ایران، موشک‌های برد بلند و میان‌برد بسیاری از جمله "سجیل" و "عماد" را در اختیار دارد که همه این موشک‌ها قابلیت پرتاب زمینی داشته و می‌توانند از هر نقطه‌ای به سوی اهداف شلیک شوند.


"آرو2 "  که در سرزمین‌های اشغالی به نام "پرنده افسانه‌ای" مشهور بوده ، در واقع یک سامانه‌ موشکی ساخت مشترک اسرائیل و آمریکاست که طبق آن، سازمان دفاع استراتژیک آمریکا قراردادی برای تولید مشترک یک سیستم ضدموشک به نام Chetz-1 یا همان Arrow-1 با صنایع هوافضای اسرائیل امضا کرده بود و نهایتا اولین سری از سامانه‌های آرو ساخته و تحویل رژیم صهیونیستی شد و اسرائیل  نیز اولین لانچرهای آن را در سال 2000 میلادی در مناطقی از سرزمین‌های اشغالی مستقر کرد.

اندکی بعد، به دلیل تحولات مختلف و به‌روز شدن تجهیزات موشکی کشورهای منطقه، اسرائیل تصمیم به بروزرسانی  "آرو" می‌گیرد و ارتقا سامانه  "آرو1 " و ساخت  "آرو2 " را در اواخر دهه 90 میلادی به آمریکا سفارش می‌دهد و این سامانه در سال 2000 میلادی در یک پایگاه نظامی اسرائیل به نام  "بلماخیم (Palmachim Airbase) " در  حوالی "تل اویو"  رونمایی شد.

انهدام سامانه‌های

انهدام سامانه‌های


"آرو"  از 4 بخش اصلی  کامیون حمل کننده لانچرهای موشک، سامانه های مخابراتی، سیستم کنترل آتش و رادار تشکیل شده و با طول بیش از 7 متر، وزن موشک بیش از 1000 کیلوگرم و برد 90 تا 100 کیلومتر به گفته مقامات "تل آویو" توانایی از بین بردن انواع موشک های سطح به سطح را دارد، هرچند که آزمایش ها خلاف این موضوع را ثابت می کند.  هر موشک "آرو" در حدود یک و نیم میلیون دلار قیمت دارد و تاکنون میلیون‌ها دلار برای ارتقا این سامانه از سوی اسرائیل و آمریکا هزینه شده است.

انهدام سامانه‌های

در سال 2015 میلادی آزمایش مشترک آمریکا و اسرائیل روی سامانه دفاع موشکی "آرو 2" که با هدف مقابله با حملات احتمالی موشک‌های بالستیک ایران بوده، شکست خورده  این نشان از ناکارآمد بودن این سیستم دارد.

رژیم صهیونیستی با همکاری آمریکا یک فروند موشک بالستیک را به عنوان هدف به سوی یک نقطه معین در دریای مدیترانه شلیک کرده‌اند و سپس با استفاده از سامانه دفاع موشکی  "آرو2 " سعی در انهدام آن داشته‌اند اما این سامانه در هدف قراردادن موشک شلیک شده ناکام مانده و موشک بالستیک به 300 کیلومتری تل اویو و در دریای  مدیترانه اصابت کرد.  

جمهوری اسلامی ایران با دارا بودن دو موشک قدرتمند "عماد" و "سجیل" توانایی از بین بردن اهداف مشخص در سرزمین های اشغالی در کوتاه ترین زمان ممکن (به گفته کارشناسان نظامی کمتر از ده دقیقه) را دارد.


**مشخصات موشک "عماد"

این موشک قریب به 1700 کیلومتر برد داشته و  بیش از 700 کیلوگرم سرجنگی دارد و یک موشک هدایت شونده بردبلند سطح به سطح بوده که دارای پتانسیل‌های منحصر به فردی است.

انهدام سامانه‌های



**مشخصات موشک "سجیل" موشک "سجیل" مدل پیشرفته تر موشک "شهاب 3"بوده که با برد حدود 2000 کیلومتر در دو نوع سجیل 1و2 تولید شده است. "سجیل"  اولین موشک برد بلند  سوخت جامد ایران بوده که  ظرف چند دقیقه آماده پرتاب می شود  و بدلیل شتاب بالای این موشک، امکان انهدام آن بسیار پایین بوده و پس از شلیک نیز پرتابگر آن به سرعت محل شلیک را ترک می‌کند و این ویژگی در موشک بالستیک  "سجیل"  باعث کم شدن  احتمال نابودی موشک قبل از پرتاب می‌شود. سوخت این موشک جامد بوده که نسل جدیدی از نوع سوخت محسوب می شود.

انهدام سامانه‌های

انهدام سامانه‌های


همچنین سرعت این موشک نسبت به موشک های دیگر بالاتر بوده و امکان برخورد به هدف بسیار زیاد است. برد موشک "سجیل"با وزن کلاهک 1000 کیلوگرم در حدود  2000 کیلومتر است.  



**آیا ایران از سامانه موشکی  "آرو"  می ترسد؟ جالب است که وجود توانمندی بی نظیر موشک های ایرانی برخی کارشناسان اسرائیلی به ایران هشدار می دهند که از توان موشکی ما بترسید. "اینبال کریس" مهندس ارشد در صنایع هوافضای رژیم‌صهیونیستی ادعا کرد اسرائیل  از این پس یقینا هراسی از خشونت ایران ندارد.  کریس گفت: "ما در حال توسعه برخی از پیشرفته‌ترین سامانه‌ها برای مقابله با تهدیدهای این‌چنینی هستیم."

وی همچنین در ادامه ادعاهای خود افزود: "در واقع این ایران است که باید نگران قدرت دفاعی ما باشد. ما در این نوع فناوری پیشرو هستیم و این سامانه‌ها را برای دفاع از خود توسعه می دهیم ." کریس مدیر توسعه برنامه "آرو" است. این برنامه که از سال 2008 در حال توسعه است، یکی از جدیدترین سامانه‌های ضد موشک بالیستیک رژیم صهیونیستی به شمار می‌رود که البته در آزمایش های موشکی سامانه مذکور نقص های جدی وجود دارد.

انهدام سامانه‌های


در مجموع توان نظامی ایران در اندازه‌ای است که نه تنها از سامانه های موشکی "آرو"،  بلکه از هر سیستم دفاع موشکی دیگری نیز بتواند عبور کند و سرزمین های اشغالی را با ویرانی های جدی مواجه سازد.

جلیلی: مجبور شدند حق غنی‌سازی ایران را بپذیرند/ ‌اعتراف رئیس سازمان‌اطلاعات‌انگلیس

تردید و تحریف اراده ملت در دستور کار دشمنان قرار دارد و آن‌ها امیدوارند با ترساندن ملت بتوانند از ایران امتیاز بگیرند و برخی در داخل مشغول آن هستند تا با ایجاد تردید نعمت انقلاب را از مردم بگیرند.»
سعید جلیلی جلیلی: مجبور شدند حق غنی‌سازی ایران را بپذیرند/  ‌اعتراف رئیس سازمان‌اطلاعات‌انگلیس
به این مطلب امتیاز دهید
0% 100%

به گزارش سرویس سیاسی جام نیـوز، سعید جلیلی عصر روز گذشته در مراسم نخستین سالگرد درگذشت حجت‌الاسلام مهدی مطلبی که در مدرسه معصومیه قم برگزار شد با ابراز "یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌هایی که خداوند به ما عطا کرده ‌نعمت انقلاب اسلامی است"، اظهار داشت: انقلاب اسلامی پاسخ یک ملت به دعوت خدا و پیامبرش است، چرا که باعث شده اسلام در تمامی ارکان جامعه جاری و ساری شود.

 

وی حفظ موفقیت را از بزرگ‌ترین دغدغه‌ها در تمامی موفقیت‌ها دانست و افزود: اینکه چگونه یک پیروزی را بتوانیم به‌خوبی نگهداری و تداوم آن را حفظ کنیم از بزرگ‌ترین سنت‌هایی است که انبیای الهی برای مردم بیان کرده‌اند و قطعاً اگر مردم به خواسته‌ها عمل کنند منفعت آن را خواهند برد.

 

نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی بیان داشت: دشمنان ما بارها اعتراف کرده‌اند که ایران با اسلام حیات دوباره‌ای پیدا کرده و ایران به پدیده‌ای تبدیل شده ‌که نمی‌توان نفوذ و قدرت آن را انکار کرد و اگر می‌بینیم ‌می‌گویند بدون ایران نمی‌توان در برخی مسائل به نتیجه رسید نشان از قدرت جمهوری اسلامی در تحولات جهانی دارد.

 

وی به در بسته خوردن دشمنان ایران در مقابل اراده مردم اشاره کرد و تأکید داشت: دشمنان قسم خورده ما با آنکه قدرت و تجهیزات بیشتری نسبت به ما داشته‌اند ولی هرگاه خواستند علیه این نظام کاری انجام دهد به سد محکم اراده مردم برخورد کرده ‌و مجبور به عقب نشینی شده‌اند.

 

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از سخنان ابراز داشت: زمانی که سردمداران آمریکایی با اعتراضاتی درباره کوتاهی در برابر ایران روبه‌رو می‌شوند بارها اعتراف کرده‌اند که ما همه کار کرده‌ایم و اگر تاکنون پیشرفتی نداشته‌ایم چون نتوانستیم کاری از پیش ببریم.

 

وی بابیان اینکه دشمنان با تهدید نظامی، ترور، تحریم و... قصد داشتند تا جلوی هسته‌ای شدن ایران را بگیرند ولی چون ملت اراده کرده بود که هسته‌ای شود کاری از پیش نبردند، تصریح کرد: در زمان گفت‌وگو‌های هسته‌ای رئیس سازمان اطلاعات انگلیس اعلام کرد که ما از تمام اقدامات امنیتی استفاده خواهیم کرد تا ایران هسته‌ای نشود و با خرابکاری، ارسال ویروس، ترور دانشمندان قصد پیشبرد فعالیت‌های خود را داشتند ولی چون ملت اراده کرده بود که هسته‌ای شود آن‌ها ناگزیر به پذیرش حق ایران در غنی‌سازی هسته‌ای شدند.

 

جلیلی ادامه داد: آمریکا و دشمنان ما با یک‌صدم هزینه‌ای که برای براندازی ایران کردند می‌توانستند در جاهایی دیگر 10 برابر استفاده کنند ولی وقتی با ملتی ایستاده روبه‌رو شدند و اراده آن را مشاهده کردند ناچار به عقب‌نشینی در بعضی بخش‌ها شدند و حتی در عرصه نظامی با تجربه‌ای که به دست آوردند دیگر به خود اجازه فکر نظامی علیه ایران را هم راه نداند.

 

وی خاطر نشان کرد: تردید و تحریف اراده ملت در دستور کار دشمنان قرار دارد و آن‌ها امیدوارند با ترساندن ملت بتوانند از ایران امتیاز بگیرند و برخی در داخل مشغول آن هستند تا با ایجاد تردید نعمت انقلاب را از مردم بگیرند.

 

عضو شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان ایجاد پسوند انقلابی و غیرانقلابی را از جمله اعمال نفوذ‌های دشمنان برشمرد و گفت: در طرفی برخی قرار دارند که تمام تلاششان این است که مؤلفه‌های حیات ملت ایران را کمرنگ کنند و در مقابل هستند کسانی مانند شهیدان چمران، احمدی روشن و مطلبی‌ها که قصد تشویق مردم و هدایت آن‌ها در مسیر پیشرفت را دارند.

 

وی دغدغه اصلی شهدای راه روشنگری را حفظ نعمت انقلاب دانست و اظهار داشت: آنها در این مسیر هشدار می‌دهند که نباید از مسیر انقلابی دور شویم و وقتی فهمیدند نفوذ و تحریف یعنی چه، با منطقی دقیق انقلابی هزینه کردند به جای اینکه از انقلاب هزینه کنند.

 

جلیلی در پایان به ترور شخصیت‌های انقلابی اشاره کرد و گفت: دشمنان از تأثیرگذاری چنین شهدایی با‌خبرند  و امروز آنچه بر عهده ما و شما در این مسیر قرار دارد ادامه انقلاب و پایبندی به آن است‌.

یک کلاه سبز ارتش حریف ۵۰ داعشی است

با خانواده سروان شهید حسین همتی که تماس گرفتیم، تنها یک هفته از دفن فرزند شهیدشان گذشته بود. پدر حسین با لهجه شیرین آذری‌اش، بسیار محترمانه و مهربانانه با ما همکلام شد. گویی ادب و احترام در این خانواده موروثی است که حرف‌هایش را از ادب و متانت حسین آغاز کرد.

شهید همتی اولین فرزند خانواده و متولد 22 تیرماه 1369 بود. خدا بعد از 15 سال او را به خانواده‌اش هدیه‌ داد و بعد از 26 سال امانتی‌اش را پس گرفت. سروان شهید حسین همتی، هدیه‌ای الهی بود نه تنها برای خانواده‌اش بلکه برای همه ما ایرانی‌ها که چنین رزمندگان مخلصی نیروهای نظامی کشورمان را تشکیل می‌دهند. شاید اگر با زندگی ‌شهید همتی بیشتر آشنا شویم، ‌قدر این ستارگان زمینی سرزمین زخم‌خورده‌مان را بهتر درک خواهیم کرد. گفت و گوی ما با سبط علی همتی پدر و مهدی همتی برادر شهید را پیش رو دارید.

پدر شهید

حاج آقا کجایی هستید، از پسرشهیدتان بگویید.

 اصلیت ما از روستاهای میانه است. بعدها همراه همسرم به اطراف تهران و کرج آمدیم. مدتی حومه کرج بودیم و الان چند سالی می‌شود که در صفادشت شهریار زندگی می‌کنیم. تا مدتی من و همسرم بچه‌دار نمی‌شدیم. 15 سال انتظار کشیدیم تا اینکه خدا حسین را به ما داد. بعد از او هم دختر و سپس پسر دیگرمان مهدی دنیا آمدند. حسین برای ما خیلی عزیز بود، نه فقط برای اینکه اولین فرزندمان بعد از 15 سال انتظار بود، بلکه به خاطر احترام خاصی که برای من و مادرش قائل بود. به خاطر حرف‌گوش‌کنی و سر به زیری‌اش، به خاطر خوبی‌ها و محبت‌هایش. حسین حتی وقتی برای دوره آموزشی به شیراز رفته بود، با مادرش تماس می‌گرفت و می‌پرسید فلان چیز را بخرم؟ مادرش می‌گفت خب حقوق خودت است چرا از من اجازه می‌گیری. اما حسین می‌گفت من تا زنده‌ام فرزند شما هستم و همه چیزم متعلق به شماست. من حتی وقتی خبر شهادتش را در محل کارم شنیدم خدا را شکر کردم، منتها دلم برای از دست دادن چنین فرزندی می‌سوزد.

شغل‌تان چیست؟ حالا که اشاره به خبر شهادتش کردید، لحظه‌ای که این خبر را شنیدید چه واکنشی داشتید؟

من چندین سال در یک کارخانه ریسندگی کار می‌کردم اما چند سالی است که به دلیل کمردرد دیگر نمی‌توانم کار کنم و گاهی به یک بنگاه می‌آیم و کمک دست اینها هستم. همین چند روز پیش، اول اردیبهشت هم بنگاه بودم که پسرم مهدی خبر شهادت برادرش حسین را به من اطلاع داد. ناخودآگاه روی دو زانویم نشستم و دستانم را به طرف آسمان بلند کردم و خدا را به خاطر شهادتش شکر کردم. منتها گفتم خدایا من دلم برای این می‌سوزد که بچه چشم گویی (حرف‌گوش‌کنی) مثل حسین را از دست داده‌ام. این بچه واقعاً سربه‌زیر و حرف‌گوش‌کن بود. اما راضی هستیم به رضای خدا.

چطور شد حسین‌آقا تصمیم گرفت ارتشی شود، نگاهش به شغلش چطور بود؟

حسین از کودکی به جبهه، رزمنده‌ها و شهدا علاقه داشت. وقتی تلویزیون فیلم‌های زمان جنگ را نشان می‌داد، با علاقه می‌نشست و نگاه می‌کرد. وقتی پیش‌دانشگاهی‌اش را گرفت، مادرش گفت دَرسَت را در رشته حقوق ادامه بده تا ان‌شاءالله قاضی بشوی. اما حسین گفت این شغل کار هر کسی نیست. خدای نکرده اگر قضاوت نادرستی کنی، قیامت باید جوابگو باشی. چنین روحیه‌ای داشت. از طرف دیگر عشق به نظام داشت و دوست داشت نظامی شود. نهایتاً گفت ارتش را انتخاب کرده‌ام. من هم گفتم خودت هر طور صلاح می‌دانی، رفت و استخدام شد. کارهای عملیاتی را دوست داشت و شرایط هم طوری رقم خورد که نیروی تیپ 65 نوهد شود. لباس فرمش را خیلی دوست داشت. گویی برایش مقدس بود.

از صحبت‌های‌تان این طور برداشت می‌کنیم که شهید روحیات خاصی داشت.

بله، بچه غیرتی و باحرمتی بود. من چندباری دیدم که همراه مادرش جمعه‌ها به امامزاده حمزه صفادشت می‌روند. قبرستان محله ما هم کنار امامزاده است. به حسین گفتم همه پنج‌شنبه سر مزار می‌روند شماها جمعه می‌روید. گفت پنج‌شنبه‌ها مردم زیادی به امامزاده و سر مزار عزیزان‌شان می‌آیند و خیلی شلوغ می‌شود. امکان دارد چشمم به نامحرم بیفتد. من امامزاده می‌روم تا زیارتی کنم و ثوابی به دست بیاورم، نه اینکه چشم‌هایم آلوده گناه شوند. این عین حرف‌های حسین بود که عرض کردم. وقتی هم که به او گفتیم آستین بالا بزن تا برایت همسری انتخاب کنیم، حساس بود که همسر آینده‌اش حتماً از نظر حجاب و حیا نمونه باشد. می‌گفت من حتی برای روز عروسی هم دوست دارم همسر آینده‌ام مراعات خیلی از مسائل را بکند. این طور روحیاتی داشت.

قاعدتاً چنین جوان غیر تی هم نمی‌توانست غربت اهل بیت و تعرض سلفی‌ها به حرم خانم زینب(س) را تحمل کند. کی تصمیم به رفتن گرفت؟

دقیقاً به ما نگفت که به کجا و برای چه می‌رود. فقط سربسته گفت برای آموزش و زیارت می‌رود. مطمئنم حسین با همه احترام و محبتی که نسبت به من و مادرش داشت، می‌ترسید دقیقاً مسیر و هدف مأموریت‌شان را بگوید مبادا مادرش استرس بگیرد و اتفاقی برایش بیفتد. همسرم روی حسین خیلی حساس بود. آن روزها که می‌خواست برود، خیلی ذوق و شوق داشت. پسرم بچه مذهبی بود. عشق امام حسین و اهل بیت ایشان را از کودکی در دل داشت. وقتی اخبار تعرض سلفی‌ها به حریم اهل بیت یا ظلم‌شان به مسلمانان را می‌دید، خونش به جوش می‌آمد. این بچه تکاور و ورزشکار بود. می‌گفت خودم می‌روم و تک‌تک‌شان را می‌کشم. او چند ماه قبل داوطلب رفتن شده بود اما ما خبر نداشتیم، ماه‌های آخر عرق و عشقش به لباس نظامی‌ خیلی بیشتر شده بود. چون می‌دانست که در این کسوت می‌تواند راحت‌تر خودش را به جبهه برساند و با دشمنان بجنگد. می‌گفت اگر دو میلیارد هم به من بدهند، حاضر نیستم از این لباس جدا شوم.

چه زمانی رفت و کی به شهادت رسید، مادر شهید می‌تواند صحبت کند؟

پسرم 17 فروردین ماه 95 رفت و 14 روز بعد 31 فروردین به شهادت رسید. خبرش را اول اردیبهشت به ما دادند و بعد از آمدن پیکرش، چهارم بود که او را دفن کردیم. الان که با شما حرف می‌زنیم تنها یک هفته از خاکسپاری جگرگوشه‌مان می‌گذرد و همسرم قادر به صحبت نیست. مادر است و داغ فرزند سخت. تنها چیزی که او را راضی می‌کند، نوع رفتن فرزندمان است. مادرش به خانم زینب(س) ‌می‌گوید «حتماً فرزندم لیاقت مهمانی شما را نداشت که تنها 14 روز آنجا بود و خیلی زود برگشت.