دریچه ای نو جهان معاصر از دیدگاه اسلام

این وبلاگ قصد دارد تا با نشر جدیدترین اخبار و اطلاعات روز جهان در مورد اسلام و فواید آن در زندگی روزمره از گذشته تا به حال و در آینده گرایش اسلام ستیزی را از ذهن مردم جهان پاک نماید .

دریچه ای نو جهان معاصر از دیدگاه اسلام

این وبلاگ قصد دارد تا با نشر جدیدترین اخبار و اطلاعات روز جهان در مورد اسلام و فواید آن در زندگی روزمره از گذشته تا به حال و در آینده گرایش اسلام ستیزی را از ذهن مردم جهان پاک نماید .

سه حوزه انتخابیه دیگر نمایندگان خود را شناختند

در اطلاعیه ۱۳۱ ستاد انتخابات نتیجه مرحله دوم انتخابات دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در ۳ حوزه دیگر اعلام شد.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، در اطلاعیه 131ستاد انتخابات کشور نتیجه مرحله دوم انتخابات دهمین دوره مجلس در حوزه‌های انتخابیه نی‌ریز و استهبان واردل، فارسان، کوهرنگ، کیار و دهستان و ارومیه  اعلام شد.

بنا بر این گزارش در این اطلاعیه آمده است:

1- در حوزه انتخابیه نی‌ریز و استهبان آقای اصغر مسعودی با کسب 34381 رای از مجموع 68609 آرای صحیح ماخوذه به مجلس راه یافت.

2- در حوزه انتخابیه اردل، فارسان، کوهرنگ، کیار و دهستان دستگرد آقای علی کاظمی باباحیدری با کسب 51588 رای از مجموع 80367 آرای صحیح ماخوذه به مجلس راه یافت.

3- در حوزه انتخابیه ارومیه آقایان سیدهادی بهادری با کسب 22097 رای و روح‌الله حضرت‌پورطلائیه با کسب 209705 رای از مجموع 354108 آرای صحیح ماخوذه به مجلس راه یافت.

حجاریان:وقتی احمدی نژاد رئیس جمهور می شود،خیلی ها فکر می کنند می توانند نماینده مجلس شوند

سیاست > احزاب و شخصیت‌ها - سعید حجاران به روزنامه اعتماد گفت:امروز افراد زیادی از مسوولان و فعالان سیاسی از پروسه برگزاری انتخابات ناراضی هستند. مثلا آقای جنتی بعد از ثبت‌نام کاندیداها به این موضوع که تعداد زیادی برای نامزدی در انتخابات ثبت‌نام کرده بودند انتقاد کرده و آن را دارای ابهام خوانده بود و حتی می‌گفتند توطئه‌ای پشت این داستان وجود دارد.

در حالی که ابهام یا توطئه‌ای وجود نداشته است، وقتی احمدی‌نژاد می‌تواند رییس‌جمهور شود عده زیادی هم پیش خود فکر می‌کنند که می‌توانند نماینده مجلس باشند.

در واقع پست‌ها در نظام ارزان شده است و هر کسی هم می‌خواهد نماینده مجلس شود، به قول عرب‌ها مناصب رخیص شده‌اند. شورای نگهبان می‌گوید این حجم از ثبت‌نام‌ها وقت زیادی از آنها گرفته است و فشار زیادی را متحمل شدیم.

از سوی دیگر سخنگوی وزارت کشور هم می‌گوید که مشکلات زیادی با شورای نگهبان دارند، از یک سو بحث تایید صلاحیت‌ها و از سوی دیگر موضوع برگزاری الکترونیک انتخابات و حتی بر سر نظارت استصوابی. در بین فعالان سیاسی هم آقای باهنر بعد از انتخابات گفته بود احتمال شکست اصولگرایان را می‌داده اما نه اینگونه و تنها پیش‌بینی می‌کرده که اصلاح‌طلبان کرسی‌های بیشتری را کسب کنند نه اینکه اصولگرایان به طور کلی کرسی‌های نمایندگی تهران را از دست بدهند.

البته اینگونه نیست که اصلاح‌طلبان کل انتخابات را برده باشند اما فی الواقع وزن ما در مجلس بالاست. در واقع اصلاح‌طلبان نتوانستند افرادی را که واقعا مدنظرشان است راهی مجلس کنند و آنچه در انتخابات اخیر از سوی اصلاح‌طلبان راهی مجلس شده باقیمانده کاندیداهایی بودند که ثبت‌نام کردند و توانستند از مرحله تایید صلاحیت‌ها بگذرند و لیستی که بسته شد و رای آورد نه تیم اول و نه تیم دوم و نه حتی تیم سوم اصلاح‌طلبان هم نبود.

اما سوالی که برای من وجود دارد این است که اگر قرار باشد همین مساله ادامه پیدا کند و به طور کلی اصلاح‌طلبان حتی با تیم‌های دست چندم‌شان برنده انتخابات باشند شکل بازی چه تغییری خواهد کرد؟ امروز حتی یکی از نماینده‌های مجلس گفته است که برای دور دوم انتخابات برخی از اصولگراها در شهرستان‌ها ابراز تمایل کرده‌اند که در لیست امید حضور داشته باشند. حالا اگر در دور دوم انتخابات هم لیست امید در حوزه‌هایی که به دور دوم کشیده شده رای بیاورد چه خواهد شد؟

جنگ کلامی روسیه و آمریکا

گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، هادی محمدی: دو قدرت بزرگ جهانی اگر تا پایان دوره جنگ سرد و قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با تعریف قواعدی و اجرای آن، مناسبات فی‌مابین و در عرصه‌های جهانی را مدیریت می‌کردند، امروز به‌گونه‌ای جدید به یکدیگر می‌نگرند. آمریکا با دلایل خود، نمی‌خواهد فدراسیون روسیه را در تراز یک ابرقدرت بپذیرد، بلکه برای آن در عرصه‌های دوجانبه و چندجانبه و جهانی، حداکثر به‌عنوان یک قدرت و بازیگر درجه دو جایگاه قائل است و به آن اهمیت می‌دهد. این در حالی است که روسیه پوتین با عبور از بحران‌های پس از فروپاشی اتحاد شوروی خود را در تراز یک ابرقدرت و وارث اتحاد شوروی می‌داند و حاضر نیست از جایگاه گذشته خود تنزل پیدا کند. به همین دلیل از هر فرصتی برای تفهمیم این دیدگاه به آمریکا بهره می‌گیرد و در پانزده سال گذشته تلاش کرده است تا به موقعیت‌های گذشته و تاریخی خود نزدیک شود و به رفتارهای آمریکا پاسخ هم‌سنگ بدهد. نظام تک‌قطبی و یک‌جانبه‌گرایی آمریکا و یا رهبری آمریکا بر قدرت‌های جهانی را در نظام جدید بین‌المللی و جهانی نمی‌پذیرد.

روس‌ها که تلاش کردند تا راهبرد تعامل‌گرای دوره اوباما را باور کنند و حداقل در قبال سیاست‌های امنیتی در عرصه جهانی و یا خارج نزدیک خود با احتیاط با آمریکا رفتار کنند، به‌زودی متوجه شدند که سیاست‌های اوباما نیز ادامه راهبرد حذف، تنزل و تضعیف و مهار و گاه تجزیه سرزمینی روسیه است که در برنامه‌های موشکی جهانی و یا گسترش ناتو به شرق و یا جنگ نرم در داخل روسیه و ناامن کردن خارج نزدیک روسیه تجلی پیدا کرده است.

به همان میزان که روسیه برای بازیابی جایگاه قدرت و اثرگذاری خود در قبال آمریکا و عرصه‌های جهانی تلاش کرده، آمریکا نیز برای  سلب این ظرفیت‌های روسیه گام برداشته است و رویکرد تعاملی در واقع، رویکردی برای مهار و تنزل موقعیت روسیه بوده است.

بحران اوکراین، سرفصل دوره جدید در فضای مناسبات بین روسیه و آمریکا بود که سیاست‌های پنهان دو طرف را علنی‌تر نمود و بحران سوریه، نشان داد که روسیه در عزم خود پایدار و آمریکا برای جلوگیری از بلندپروازی روسیه، مصمم است. این در حالی بود که آرایش و آمایش تسلیحاتی دو طرف به‌سرعت به فضای تنش‌های آشکار نیز دامن زد. دیالوگ‌های پنهانی دو طرف در بحران اوکراین و بحران سوریه، آثار تعدیل‌کننده در بر نداشته و اگرچه دو طرف سعی می‌کنند تا این فضای پرتنش را «جنگ سرد» معرفی نکنند و حتی نمادهای همکاری برای مدیریت بحران را به نمایش بگذارند، ولی به‌تدریج، مواضع و رفتارهای دو طرف، تکیه‌بر عوامل حاشیه‌ای، بر روی یکدیگر متمرکز شده است.

اوباما روسیه را عامل واگرایی اروپا و عامل ناامنی و بی‌ثباتی در اوکراین و حوزه بالتیک و رفتار آن را در سوریه، غیرهمکاری‌جویانه برای دگرگونی در سوریه توصیف می‌کند. روسیه نیز آمریکا را عامل رخدادهای اوکراین و براندازی حکومت در این کشور و مخرب مناسبات روسیه و اروپا و تحریک‌کننده محیط داخلی خود برای انقلاب‌های رنگی و حامی تروریسم در سوریه و رفتار و حضور آن را غیرقانونی و برخلاف نرم‌های بین‌المللی و شورای امنیت سازمان ملل می‌داند.

منحنی رفتار و مواضع دو طرف از جنگ کلامی فراتر رفته و اگر رفتارهای نظامی دو طرف در دریای سیاه، شرق اروپا، غرب آسیا و شمال آفریقا را با استقرار تسهیلات جدید در برخی مناطق و یا جابه‌جایی‌های آن را در نظر بگیریم، توصیف دیگری از آن خواهیم داشت و افق آن را امیدوارکننده ارزیابی نخواهیم کرد.

رایزنی‌های پنهان آمریکا و روسیه در سوریه تا مرز برخی هشدارها نیز پیش رفته، همان‌گونه که حضور ناوگان غربی و مانورهای وسیع در دریای سیاه و پرواز و جابه‌جایی ناوگان روسیه، به نمایش قدرت در مقابل هم نیز نقاطی را ثبت کرده است. آمریکا در سوریه نگران هدف قرار گرفتن نیروهای نظامی خود در شمال حلب و یا استان‌های حسکه و شمال رقه است و با اقدامات مشکوک در حلب و ادلب و لاذقیه و ارسال تسلیحات مدرن به دنبال تغییر موازنه تسلیحاتی و میدانی است. روسیه که حضور خود در سوریه را قانونی می‌داند، استقرار نیرو و جنگ‌افزارها و اقدامات نظامی آمریکا را سؤال‌برانگیز و غیرقانونی به شمار می‌آورد.

اوباما در آخرین سفر خود به اروپا، از کشورهای عضو ناتو درخواست کرد ضمن افزایش بودجه نظامی، حضور هوایی و نمادین زمینی خود را در سوریه افزایش دهند.

روس‌ها این رویکرد را صرفاً برای نجات تروریست‌ها و در مصاف با توان هوای روسیه در سوریه ارزیابی می‌کنند تا حضور روس‌ها در سوریه، با افزایش هزینه، ناکامی و تهی کردن آن از ظرفیت‌سازی روسیه در عرصه‌های جهانی روبرو شود.

آمریکایی‌ها با استقرار سیستم‌های موشکی ضدموشک در شرق اروپا و مرزهای جنوبی ترکیه و یا در فلسطین اشغالی و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، این ادراک را در روسیه تقویت کرده‌اند که ابزارهای بازدارنده کلاسیک روسیه و خصوصا توان موشکی و حتی با کلاهک‌های هسته‌ای روسیه، کارکرد استراتژیک خود را از دست خواهند داد. یعنی پیام اقدامات آمریکا به روسیه این است که قدرت بازدارندگی و موازنه‌سازی خود در قبال آمریکا را از دست داده‌اند و باید برای تسلیم و رام شدن آماده شوند. روس‌ها نیز چه در اوکراین، چه در دریای سیاه و چه در سوریه و مدیترانه و یا هم‌پیمانی با برخی قدرت‌ها و بازیگران در آسیا، از ظرفیت‌سازی ژئوپلتیکی برای جبران موازنه موشکی غافل نیستند و با مانورهایی که با توان هوایی در برخی مناطق از خود نشان داده‌اند، قدرت غافلگیری و توان ابزاری خود را به رخ می‌کشند.

کاریزمای پوتین، از هوشمندی و قدرت مانور همه‌جانبه و قدرت‌افزایی و جبران خلاء‌های استراتژیک برخوردار است و لذا نماد تسلیم در مقابل فشارهای آمریکا را با مدیریت تنش و فرسایش بیش‌تر جهانی آمریکا جایگزین خواهد کرد و سوریه حلقه‌ای از پازل قدرت‌افزایی روسیه و فرسایش آمریکا خواهد بود.


واکنش ایران به اعزام 250 آمریکایی به سوریه

به گزارش باشگاه خبرنگاران، خبری که واکنش روسیه و ایران را در پی داشت و این کشورها آن را دخالت در امور داخلی یک کشور دیگر برشمردند.

در این رابطه سردار حسین دهقان، وزیر دفاع ایران، تصمیم واشنگتن مبنی بر اعزام 250 نظامی به سوریه را «دخالت آشکار و نقض هنجارهای بین‌المللی» توصیف کرد.

وزیر دفاع ایران در مصاحبه اختصاصی با «روسیا الیوم» گفت: «ما این اقدام آمریکا را دخالت و تجاوز آشکار و مغایر با هنجارهای بین‌المللی می‌دانیم.»

همچنین دهقان با اشاره به کمک‌های ایران به سوریه گفت: «حضور ما در خاک سوریه فقط محدود به ارائه مشاوره بوده و در برنامه‌ریزی‌ها و آموزش ارتش سوریه کمک می‌کنیم.» به گفته این مقام ایرانی، جمهوری اسلامی ایران در صورت درخواست سوریه آماده ارائه هر نوع کمکی به آن کشور است.

جنگ کلامی روسیه و آمریکا

گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، هادی محمدی: دو قدرت بزرگ جهانی اگر تا پایان دوره جنگ سرد و قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با تعریف قواعدی و اجرای آن، مناسبات فی‌مابین و در عرصه‌های جهانی را مدیریت می‌کردند، امروز به‌گونه‌ای جدید به یکدیگر می‌نگرند. آمریکا با دلایل خود، نمی‌خواهد فدراسیون روسیه را در تراز یک ابرقدرت بپذیرد، بلکه برای آن در عرصه‌های دوجانبه و چندجانبه و جهانی، حداکثر به‌عنوان یک قدرت و بازیگر درجه دو جایگاه قائل است و به آن اهمیت می‌دهد. این در حالی است که روسیه پوتین با عبور از بحران‌های پس از فروپاشی اتحاد شوروی خود را در تراز یک ابرقدرت و وارث اتحاد شوروی می‌داند و حاضر نیست از جایگاه گذشته خود تنزل پیدا کند. به همین دلیل از هر فرصتی برای تفهمیم این دیدگاه به آمریکا بهره می‌گیرد و در پانزده سال گذشته تلاش کرده است تا به موقعیت‌های گذشته و تاریخی خود نزدیک شود و به رفتارهای آمریکا پاسخ هم‌سنگ بدهد. نظام تک‌قطبی و یک‌جانبه‌گرایی آمریکا و یا رهبری آمریکا بر قدرت‌های جهانی را در نظام جدید بین‌المللی و جهانی نمی‌پذیرد.

روس‌ها که تلاش کردند تا راهبرد تعامل‌گرای دوره اوباما را باور کنند و حداقل در قبال سیاست‌های امنیتی در عرصه جهانی و یا خارج نزدیک خود با احتیاط با آمریکا رفتار کنند، به‌زودی متوجه شدند که سیاست‌های اوباما نیز ادامه راهبرد حذف، تنزل و تضعیف و مهار و گاه تجزیه سرزمینی روسیه است که در برنامه‌های موشکی جهانی و یا گسترش ناتو به شرق و یا جنگ نرم در داخل روسیه و ناامن کردن خارج نزدیک روسیه تجلی پیدا کرده است.

به همان میزان که روسیه برای بازیابی جایگاه قدرت و اثرگذاری خود در قبال آمریکا و عرصه‌های جهانی تلاش کرده، آمریکا نیز برای  سلب این ظرفیت‌های روسیه گام برداشته است و رویکرد تعاملی در واقع، رویکردی برای مهار و تنزل موقعیت روسیه بوده است.

بحران اوکراین، سرفصل دوره جدید در فضای مناسبات بین روسیه و آمریکا بود که سیاست‌های پنهان دو طرف را علنی‌تر نمود و بحران سوریه، نشان داد که روسیه در عزم خود پایدار و آمریکا برای جلوگیری از بلندپروازی روسیه، مصمم است. این در حالی بود که آرایش و آمایش تسلیحاتی دو طرف به‌سرعت به فضای تنش‌های آشکار نیز دامن زد. دیالوگ‌های پنهانی دو طرف در بحران اوکراین و بحران سوریه، آثار تعدیل‌کننده در بر نداشته و اگرچه دو طرف سعی می‌کنند تا این فضای پرتنش را «جنگ سرد» معرفی نکنند و حتی نمادهای همکاری برای مدیریت بحران را به نمایش بگذارند، ولی به‌تدریج، مواضع و رفتارهای دو طرف، تکیه‌بر عوامل حاشیه‌ای، بر روی یکدیگر متمرکز شده است.

اوباما روسیه را عامل واگرایی اروپا و عامل ناامنی و بی‌ثباتی در اوکراین و حوزه بالتیک و رفتار آن را در سوریه، غیرهمکاری‌جویانه برای دگرگونی در سوریه توصیف می‌کند. روسیه نیز آمریکا را عامل رخدادهای اوکراین و براندازی حکومت در این کشور و مخرب مناسبات روسیه و اروپا و تحریک‌کننده محیط داخلی خود برای انقلاب‌های رنگی و حامی تروریسم در سوریه و رفتار و حضور آن را غیرقانونی و برخلاف نرم‌های بین‌المللی و شورای امنیت سازمان ملل می‌داند.

منحنی رفتار و مواضع دو طرف از جنگ کلامی فراتر رفته و اگر رفتارهای نظامی دو طرف در دریای سیاه، شرق اروپا، غرب آسیا و شمال آفریقا را با استقرار تسهیلات جدید در برخی مناطق و یا جابه‌جایی‌های آن را در نظر بگیریم، توصیف دیگری از آن خواهیم داشت و افق آن را امیدوارکننده ارزیابی نخواهیم کرد.

رایزنی‌های پنهان آمریکا و روسیه در سوریه تا مرز برخی هشدارها نیز پیش رفته، همان‌گونه که حضور ناوگان غربی و مانورهای وسیع در دریای سیاه و پرواز و جابه‌جایی ناوگان روسیه، به نمایش قدرت در مقابل هم نیز نقاطی را ثبت کرده است. آمریکا در سوریه نگران هدف قرار گرفتن نیروهای نظامی خود در شمال حلب و یا استان‌های حسکه و شمال رقه است و با اقدامات مشکوک در حلب و ادلب و لاذقیه و ارسال تسلیحات مدرن به دنبال تغییر موازنه تسلیحاتی و میدانی است. روسیه که حضور خود در سوریه را قانونی می‌داند، استقرار نیرو و جنگ‌افزارها و اقدامات نظامی آمریکا را سؤال‌برانگیز و غیرقانونی به شمار می‌آورد.

اوباما در آخرین سفر خود به اروپا، از کشورهای عضو ناتو درخواست کرد ضمن افزایش بودجه نظامی، حضور هوایی و نمادین زمینی خود را در سوریه افزایش دهند.

روس‌ها این رویکرد را صرفاً برای نجات تروریست‌ها و در مصاف با توان هوای روسیه در سوریه ارزیابی می‌کنند تا حضور روس‌ها در سوریه، با افزایش هزینه، ناکامی و تهی کردن آن از ظرفیت‌سازی روسیه در عرصه‌های جهانی روبرو شود.

آمریکایی‌ها با استقرار سیستم‌های موشکی ضدموشک در شرق اروپا و مرزهای جنوبی ترکیه و یا در فلسطین اشغالی و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، این ادراک را در روسیه تقویت کرده‌اند که ابزارهای بازدارنده کلاسیک روسیه و خصوصا توان موشکی و حتی با کلاهک‌های هسته‌ای روسیه، کارکرد استراتژیک خود را از دست خواهند داد. یعنی پیام اقدامات آمریکا به روسیه این است که قدرت بازدارندگی و موازنه‌سازی خود در قبال آمریکا را از دست داده‌اند و باید برای تسلیم و رام شدن آماده شوند. روس‌ها نیز چه در اوکراین، چه در دریای سیاه و چه در سوریه و مدیترانه و یا هم‌پیمانی با برخی قدرت‌ها و بازیگران در آسیا، از ظرفیت‌سازی ژئوپلتیکی برای جبران موازنه موشکی غافل نیستند و با مانورهایی که با توان هوایی در برخی مناطق از خود نشان داده‌اند، قدرت غافلگیری و توان ابزاری خود را به رخ می‌کشند.

کاریزمای پوتین، از هوشمندی و قدرت مانور همه‌جانبه و قدرت‌افزایی و جبران خلاء‌های استراتژیک برخوردار است و لذا نماد تسلیم در مقابل فشارهای آمریکا را با مدیریت تنش و فرسایش بیش‌تر جهانی آمریکا جایگزین خواهد کرد و سوریه حلقه‌ای از پازل قدرت‌افزایی روسیه و فرسایش آمریکا خواهد بود.