«آب» و ساختارهای زیربنایی مرتبط با آن اهداف سرنوشتساز و تعیینکنندهای برای «داعش» به شمار میآیند، موضوعی که این گروه تروریستی تکفیری به خوبی به آن واقف است و همواره درصدد سیطره بر منابع آبی سوریه و عراق و استفاده از آنها به عنوان برگ برنده در برابر دمشق و بغداد، با وجود نداشتن دانش و قدرت بهره برداری از این منابع و ساختارهای زیربنایی مرتبط با آن بوده است.
بنابراین سیطره بر منابع آبی، مهمترین راهبرد داعش از زمان اعلام موجودیت شمرده می شود و این گروه با اشغال سد فرات، بزرگترین سد تولید برق آبی سوریه و تامین کننده آب و برق شهر حلب و ریف های آن، در سال 2013 و استفاده از آن به عنوان حربه علیه دمشق نشان داد که به خوبی از جایگاه و اهمیت این راهبرد آگاه است.
همانند سوریه در عراق نیز داعش بارها از راهبرد سیطره بر منابع آبی جهت پیشبرد اهداف خود استفاده کرد، به عنوان مثال طی اشغال شهر «فلوجه» این گروه از سدها، کانال ها و مخازن آبی اطراف این شهر به عنوان سلاح علیه ارتش عراق استفاده کرد تا مانع پیشروی ارتش عراق به مناطق تحت اشغالش شود.
داعش مستقیما پس از سیطره بر شهر «رمادی»، مرکز استان الانبار در غرب عراق اقدام به بستن تمام خروجی آب دو سد احداث شده روی رودخانه فرات کرد. سد اول در شهر رمادی قرار دارد و سد دوم در جنوب استان الانبار، در نزدیکی شهر فلوجه واقع شده که اولین شهر اشغال شده توسط این گروه در غرب عراق بود.
پس از آن و ظرف تنها یک سال (سال 2014 میلادی) داعش به جز سد «الهادئ»، مابقی سدهای واقع در غرب عراق را تصرف کرد که 3 سد رمادی، سد فلوجة و سد ناظم الورار را شامل می شد.
در ادامه این گروه تکفیری با سیطره بر 95 درصد مناطقی که رودخانه فرات از آن عبور می کند، کنترل ورودی های دو رودخانه دجله و فرات را در دست گرفت که بزرگترین منبع ذخیره آب در دریاچه «الاسد» را دربر می گرفت.
اوایل آوریل 2014 داعش سد «النعیمیه» در جنوب شهر فلوجه را مسدود کرد و موجب زیر آب رفتن مساحت گسترده ای از زمین های کشاورزی و روستاها و شهرک های اطراف آن شد.
این درحالی است که باید توجه داشت، سد النعیمیه در میان چهار سدی که روی رودخانه فرات احداث شده بود و از حیث تقسیمات اداری و استانی تابع استان الانبار شمرده می شد، به بغداد نزدیک تر بود.
این گروه در ادامه با بستن دریچه های سد رمادی و تصرف این سد در می 2015 آب شهر شیعه نشین «بلد روز»، در استان دیالی و شهر مسیحی نشین «قراقوش» را قطع کرد تا به دنبال آن سدهای فلوجة، موصل و سامراء را هم تصرف کند و کنترل خطوط آبرسانی در استان های بابل، کربلا، نجف و قادسیه را در دست گیرد.
سیطره داعش بر منابع آبی عراق درحالی رخ داد که گزارش های سازمان ملل تاکید می کند، به دلیل کاهش بارش ها و استفاده بی رویه از منابع آبی و پیشروی بیابان ها و پیش بینی کاهش 50 درصدی ورودی آب رودخانه فرات به عراق تا سال 2025، این کشور با کمبود جدی آب مواجه باشد و در این راستا سیطره داعش بر بخش قابل توجهی از این منابع در این برهه زمانی، لطمه جبران ناپذیری به این کشور در ابعاد اقتصادی و سیاسی وارد خواهد کرد.
در سوریه نیز داعش تلاش های خود را جهت سیطره بر بخش سوری رودخانه فرات متمرکز کرد و در این راستا تعدادی از سدهای قرار گرفته در استان «رقه» سوریه را تصرف کرد که مهمترین آنها، سد «فرات»، بزرگترین سد سوریه و سد «البعث»، در 20 کیلومتری شرق سد فرات و سد «تشرین» در ریف شمال شرقی حلب بود.
با سیطره بر این سدها، داعش آب شهر حلب را قطع کرد که اصلی ترین منبع تامین آن منطقه «الخفسة» در شرق حلب بود، اما سیطره بر سد فرات موجب شد تا این گروه بر بزرگترین ذخیره آبی سوریه سیطره یابد، چراکه طول دریاچه پشت این سد بالغ بر 80 کیلومتر و عرض آن بالغ بر 8 کیلومتر بود.
همچنین بنابر تاکید منابع امنیتی سوری داعش سد فرات را به مقر عملیات هایش تبدیل کرد و کارشناسان امور امنیتی و نظامی بعید نمی دانند، این گروه در صورت احساس خطر اقدام به منفجر کردن این سد کند.
بی تردید تخریب سد فرات موجب بروز فاجعه ای انسانی در دو کشور سوریه و عراق توامان خواهد شد، چون حجم آب ذخیره شده در پشت این سد علاوه بر زیر آب بردن رقه و دیر الزور، مناطقی از عراق را نیز زیر آب خواهد برد.
از سوی دیگر، داعش در طول این مدت بسیاری از شبکه های آبرسانی شهر رقه را تعطیل و از تامین آب مورد نیاز این شبکه ها امتناع کرد تا درپی آن بسیاری از مردم شهر برای تامین آب مورد نیاز به منابع غیر بهداشتی و ناسالم روی بیاورند که شیوع بیماری های ناشی از مصرف آب غیر بهداشتی در این منطقه را به دنبال داشت.
آب به عنوان یک حربه می تواند، به اشکال مختلف از سوی داعش در سوریه و عراق مورد استفاده قرار گیرد:
یک: قطع آب
«توقف آبرسانی» اولین حربه داعش در سیطره بر منابع آبی تلقی می شود، به این طریق این گروه موجب قطع آب و برق در مناطق اطراف سدها می شود. این حربه می تواند، خشک شدن مساحت های گسترده ای از اراضی زراعی و کشاورزی را هم به دنبال داشته باشد.
داعش طی آوریل سال 2014 با قطع کردن آب سد الثرثار»، در شمال فلوجه که آبرسانی به مناطق مرکز و جنوب عراق از جمله 9 استان این کشور مانند الحلة، کربلا، نجف، دیوانیة و سماوة را برعهده دارد، این کشور را در آستانه بزرگترین فاجعه انسانی قرار داد.
دو: غرق کردن مناطق
«غرق کردن مناطق» دومین حربه داعش در سیطره بر منابع آبی چه در سوریه و چه در عراق است، این حربه آوریل سال 2014 با بستن سد فلوجه در استان الانبار عراق و سپس باز کردن دریچه های آن توسط داعش مورد استفاده قرار گرفت تا موجب زیر آب رفتن بیش از 100 کیلومتر مربع از مناطق اطراف سد و تخریب تاسیسات و مراکز حکومتی و رسمی دولت عراق و بیش از 10 هزار خانه و حدود 200 کیلومتر مربع از اراضی کشاورزی همجوار شود.
سه: آلوده و مسموم کردن
«آلوده و مسموم کردن» منابع آبی لطمات بزرگ و ضربات سنگینی را درپی خواهد داشت، این درحالی است که گزارش ها ثابت می کنند، داعش بارها از این حربه در حلب، رقه و بغداد استفاده کرده است.
در دسامبر 2014 داعش اقدام به آلوده کردن آب شرب یکی از شهرک های جنوب «تکریت»، مرکز استان صلاح الدین عراق با نفت خام کرد. سال گذشته منطقه «ابو غریب»، در غرب بغداد نیز شاهد افزایش غیر طبیعی موارد ابتلا به «وبا» بود.
اهداف داعش
اهداف متعددی در پس تلاش های داعش جهت سیطره بر منابع آبی عراق و سوریه وجود دارد. در ابتدا این گروه از حربه آب برای اشغال بیش از پیش مناطق عراق استفاده کرد و با تصرف منابع آبی و در دست گرفتن کنترل آنها و واداشتن ساکنان مناطق تحت سیطره و یا همجوار آن، به ترک خانه های خود، موجب تغییر ساختار جمعیتی از یک سو و فراهم کردن زمینه تصرف این مناطق از سوی دیگر شد.
به این ترتیب داعش نشان داد، به خوبی می داند، چگونه می تواند، از این حربه استفاده کند و بیم و هراسی در به خدمت گرفتن از آن برای تحقق اهدافش ندارد. داعش می داند، منابع و تاسیسات آبی و شبکه های آبرسانی، سلاح راهبردی هستند که در دست هر طرف باشد، سیطره بر شهرها و مناطق همجوار و حتی «بغداد» را نیز فراهم می کند و از آن به عنوان حربه ای چالش زا استفاده کرد.
از سوی دیگر، نباید فراموش کرد، سیطره داعش بر منابع آبی به معنای تضمین تامین نیازهای اساسی مناطق تحت تصرف این گروه از جمله آب و برق است و این داعش را در نگاه مردم این مناطق قدرتمند جلوه خواهد داد، چون درحالی که دولت مرکزی از تامین این خدمات برای ساکنان مناطق تحت کنترلش ناتوان است، داعش در ارائه این خدمات به مناطق تحت تصرفش توانمند نشان می دهد.
افزون بر آن، عدم توانایی داعش در بهره برداری از تاسیسات زیرساختی و منابع آبی امری موقت و گذراست که به مرور زمان فرصت بهره بری از آنها برای این گروه فراهم خواهد شد تا به یکی از مهمترین منابع درآمد داعش تبدیل شود.
به این ترتیب برخلاف نفت که داعش مجبور است، برای فروش آن به دنبال یافتن بازارهای منطقه ای و بین المللی و یا واسطه و دلال باشد، بازار عرضه آب و برق داخلی است و به دلیل حیاتی بودن آن، خیلی زود می تواند، به یکی از مهمترین منابع درآمد داعش تبدیل شود.
همانگونه که در سطور بالا به آن اشاره شد، پس از اشغال شهر موصل توسط داعش، سد موصل نیز به تصرف این گروه درآمد که بزرگترین منبع تولید برق آبی در عراق شمرده می شود و بسیاری از مناطق این کشور را تحت پوشش دارد.
این روزها به موازات تدارک ارتش و نیروهای مسلح عراق برای آزادسازی شهر «موصل»، مرکز خلافت خود خوانده این گروه در عراق، خبرهای بسیاری درباره احتمال فروپاشی و تخریب آن توسط داعش و خطرهای ناشی از چنین اقدامی منتشر می شود.
از سد موصل به عنوان خطرناک ترین سد جهان یاد می شود. تحقیق انجام شده توسط پنتاگون در خصوص سد موصل که بزرگترین سد عراق و چهارمین سد خاورمیانه است، آشکار می سازد که فروپاشی این سد به هر دلیل موجب 20 متر زیر آب رفتن تمام موصل و کشته شدن بیش از 50 هزار نفر خواهد شد.
این تحقیق با اشاره به اینکه سد موصل در زمینی احداث شده که مناسب برای احداث چنین سدی با این حجم و اندازه نیست، به این جهت که خاک و سنگ این منطقه در تماس با آب تحلیل می رود، تاکید می کند که برای پیشگیری از بروز هرگونه فاجعه احتمالی، ترمیم و تقویت مستمر این سد امری ضروری و حیاتی است.
کلنگ احداث سد موصل در سال 1950 میلادی توسط دولت وقت عراق روی رودخانه دجله در 40 کیلومتری شمال شهر موصل زده شد، اما تحولات سیاسی که این کشور با آن مواجه بود، بهره برداری از این سد را تا سال 1984 در دوران دیکتاتوری «صدام حسین» به تعویق انداخت.
این سد که طول آن به 3.4 کیلومتر و ارتفاع آن به 113 متر بالغ می شود، آب و برق یک میلیون عراقی را تامین می کند، توان ذخیره سازی 12 میلیارد متر مکعب را دارد.
برای فهم هرچه بهتر فاجعه ای که فروپاشی سد موصل ایجاد می کند، کافی است به این نکته اشاره کرد که میزان آبی که در صورت شکسته شدن سد ریزش خواهد کرد، حدود 600 هزار متر مکعب در ثانیه است، در حالی که رودخانه دجله توان پذیرش 3500 متر مکعب در ثانیه از این آب را دارد.
لذا مابقی آب به عنوان سیلاب مناطق اطراف از جمله شهر موصل را فرا خواهد گرفت که به اعتقاد کارشناسان اولین موج ظرف 3 ساعت به موصل خواهد رسید و به جز موصل، شهرهای تکریت و سامراء، در جنوب موصل و مناطق اطراف بغداد را هم دربر خواهد گرفت و جان میلیون ها انسان را به خطر خواهد انداخت و خسارات آن علاوه بر اینکه 300 کیلومتر از کرانه های دو طرف رود را دربر می گیرد، سال های سال بخش کشاورزی و صنعت و محیط زیست منطقه را درگیر خود خواهد کرد.
سد موصل هفتم آگوست سال 2014 میلادی اگرچه توسط داعش تصرف شد، اما نیروهای پیشمرگه با کمک ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا آن را باز پس گرفتند، اما هیچ اقدامی برای ترمیم و تقویت این سد از آن تاریخ تاکنون انجام نشده است.
از سوی دیگر، با توجه به تدارک ارتش و نیروهای مسلح عراق برای آزادسازی موصل این احتمال وجود دارد، داعش که همه چیز را از دست داده می بیند، با حمله به این سد و تخریب آن موجب فاجعه ای انسانی در عراق شود.
به
گزارش نامهنیوز، به نقل از شبکه خبری اسکاینیوز عربی، شورای امنیت روز
جمعه پیشنویس قطعنامه 2268 روسیه و آمریکا درباره آتشبس در سوریه را
تصویب کرد.
به دنبال تصویب این قطعنامه آتشبس در سوریه از نیمهشب گذشته وارد مرحله اجرایی شد.
آتشبس شامل گروههای تروریستی نیست و عملیات علیه آنها همچنان ادامه خواهد داشت.
در
همین حال استفان دیمیستورا، فرستاده سازمان ملل به سوریه اعلام کرد که
قصد دارد مذاکرات صلح میان طرفهای سوری را در هفتم مارس از سر بگیرد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، به گزارش اشراف، حمایت مشترک از حکومت بشار اسد، اتحاد سیاسی رو به رشد مسکو و تهران را بیش از پیش نمایان کرده است. در مقابل میزان همکاری اقتصادی میان دو کشور از نظر تاریخی بسیار مختصر بوده است: تجارت میان دو کشور در سال ۲۰۱۴ به ۶۸/۱ میلیارد دلار رسید و تنها ۲/۰% از کل تجارت خارجی روسیه را در برمیگرفت. با این همه اکنون که تحریمهای هستهای علیه ایران لغو شده و روسیه بسیاری از شرکای تجاری خود را از دست داده است، مسکو تمایل شدید خود به همکاری اقتصادی با تهران را آشکار کرده است.
مرکز رصد راهبردی اشراف بدون تایید محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه کامل آن را صرفا جهت اطلاع نخبگان، کارشناسان، پژوهشگران، دانشجویان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر میکند و دروغ پراکنیها، اطلاعات نادرست، اتهامات و القائات این گزارش مورد تأیید اشراف نمیباشد.
•روسیه ارائه پیشنهاد امتیازات تجاری خاص به ایران را آغاز کرده است•
یکی از عناصر محرک این تمایل، محدود شدن فزاینده فرصتهای تجاری روسیه در سالهای اخیر است. مداخله نظامی پوتین در اکراین در سال ۲۰۱۴ منجر به محدودیتهای تجاری میان روسیه و بسیاری از کشورها از جمله اتحادیه اروپا، آمریکا، ژاپن، کانادا، نروژ و استرالیا شد. با وجود رکود اقتصادی متعاقب آن در روسیه و کاهش مخرب بهای نفت، کرملین نیز اخیراً روابط تجاری با شرکای تجاری قدیمی خود یعنی اکراین و ترکیه را قطع کرد. روسیه در عوض ارائه پیشنهاد امتیازات تجاری خاص به ایران را آغاز کرده است.
وزیر کشاورزی روسیه پس از ملاقات با همتای ایرانی خود بر تمایل اقتصادی جدید تأکید و اعلام کرد «ما باید تدارکات مدرنی برای حمل کالاهای ایرانی به روسیه ساماندهی کنیم تا مسیر سبزی در مرز روسیه برای کالاهای ایرانی ایجاد شود و تشریفات گمرکی را برای تسریع ترخیص محمولههای ایرانی تسهیل نماییم.» حتی ممکن است تجار ایرانی از امتیازات عدم پرداخت تعرفه گمرکی که به اعضای اتحادیه گمرکی اوراسیا که مورد حمایت کرملین قرار دارند، داده میشود، بهرهمند شوند.
• تهران مهمترین شریک اقتصادی و تجاری مسکو •
روسیه در اقدام دیگری برای ایجاد روابط اقتصادی، بزرگترین نمایشگاه تجاری در تاریخ روابط دو کشور را در دسامبر ۲۰۱۵ برپا کرد. نمایندگان بیش از هشتاد شرکت سردمدار روسی از صنایع دفاع، انرژی و سایر صنایع در کنفرانسی در ایران شرکت کردند. بنا بر گزارش تلویزیون ایرانی پرستیوی «الکساندر نواک» وزیر انرژی روسیه در این برنامه شرکت کرد و تهران را «مهمترین شریک اقتصادی و تجاری» مسکو خواند و افزود دو کشور برای یک بسته تجاری به ارزش ۳۵ تا ۴۰ میلیارد دلار برنامهریزی کردهاند.
•شرکت روسی یک نیروگاه هستهای جدید در بوشهر خواهد ساخت•
بزرگترین بخش این بسته موافقتنامهای است که بر اساس آن شرکت روسی «روس اتم» یک نیروگاه هستهای جدید در بوشهر خواهد ساخت. این موافقتنامه ۱۱ میلیارد دلار ارزش دارد. بنا بر گزارشها این بسته همچنین شامل تجهیزات راهاندازی ماهواره تولید روسیه و جتهای سوخو با ۱۰۰ سرنشین میشود که به طور مشترک ۲۱ میلیارد دلار ارزش دارد.
•موافقتنامههای دفاعی میان ایران و روسیه•
بخش مهمی از موافقتنامههای اقتصادی اخیر بین دو کشور مربوط به بخش دفاعی میشود. چند ماه پیش از امضای توافق هستهای، مسکو موافقتنامه ۲۰۰۷ برای تحویل سامانههای موشکی اس-۳۰۰ به ایران را از سر گرفت. مسکو پیشتر در سال ۲۰۱۰ پس از تصویب تحریم سلاح علیه ایران توسط شورای امنیت سازمان ملل این توافق را نقض کرده بود. ایران همچنان قصد دارد جتهای جنگنده سوخو-۳۰ از روسیه خریداری کند که مشابه بمبافکن جنگنده اف-۱۵ ای آمریکاست.
•ایران علاقه خود به خرید تانکهای تی ۹۰ روسی را از دست داده است•
به هر جهت موج کنونی فعالیت اقتصادی میان دو کشور بر اختلاف چشمگیری که میان دو کشور است خط بطلان میکشد. زمانی که مسکو از تحویل سامانههای اس-۳۰۰ امتناع ورزید، تهران شکایتی علیه روسیه نزد دیوان بینالمللی دادگستری مطرح کرد. ایران موافقت کرده است پس از آنکه روسیه اولین محموله سامانههای موشکی را تحویل دهد، از شکایت خود صرفنظر کند. به گفته «احمدرضا پوردستان» فرمانده نیروی زمینی ارتش ایران، این کشور همچنین علاقه خود را به خرید تانکهای جنگی تی ۹۰ از روسیه از دست داده است: «ما زمانی به خرید تانکهای روسیه علاقهمند بودیم اما از آنجایی که میتوانیم مدلهای مشابهی را داخل کشور تولید کنیم و برای چنین کاری در آینده نزدیک در حال برنامهریزی هستیم، این معامله در حال حاضر منتفی است.»
•در نظر سیاستمداران محافظهکار و سنتی، روسیه شریک قابل اعتمادی نیست•
این حقیقت که در نظر سیاستمداران محافظهکار و سنتی، روسیه شریک قابل اعتمادی نیست، بیش از پیش روابط را به تعویق انداخته است. ایران پیشینهای طولانی در حمله به سفارتخانههای خارجی در خاک خود دارد اما هیئت دیپلماتیک روسیه در تهران تنها هیئتی است که چندین بار مورد حمله قرار گرفته است. گروهی خشمگین برای نخستین بار در واکنش به معاهده ترکمانچای در تهران به سفارت روسیه حمله کردند که منجر به جنگ روسیه و ایران در سالهای ۱۸۲۶-۱۸۲۸ شد. این گروه سفیر را که نقشی کلیدی در مذاکرات معاهده ایفا کرده بود کشتند. به موجب این معاهده اداره قفقاز جنوبی از ایران به امپراتوری روسیه واگذار شد. حتی امروزه نیز بسیاری از ایرانیان معاهده ترکمانچای را انتقالی ناعادلانه میدانند.
ایرانیها همچنین بیش از یک قرن بعد در سال ۱۹۸۸ طی جنگ ایران و عراق و در واکنش به تحویل موشک به صدام حسین توسط شوروی سفارت این کشور را مورد حمله قرار دادند. به علاوه رهبران مذهبی ایران دیدگاههای کفرآمیز کمونیستها را در تعارض با اسلام دانستند. مداخله شوروی در افغانستان نیز اوضاع را بدتر کرد زیرا این اقدام منجر به مهاجرت نزدیک به یک میلیون پناهنده افغان به ایران شد.
•لغو تحریمها ایران را به شریک تجاری جذابتری تبدیل کرد•
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی موجب شد که روابط نسبتاً گرمی میان مسکو و تهران ایجاد شود. خصومت سیاسی مشترک با غرب و حمایت مشترک از «بشار اسد» روسیه و ایران را به هم نزدیکتر کرده است. روسیه همچنین طی مذاکرات هستهای ایران نقشی سازنده ایفا کرد و برای حصول توافق و کمک به ایران جهت تسهیل مفاد موافقتنامه عملکرد خوبی داشت. «میخائیل دودین» کشتی روسی مورخ ۲۸ دسامبر ۱۱ هزار کیلوگرم مواد اورانیوم کم غنیشده را از طریق دریای خزر از ایران به روسیه حمل کرد تا یکی از مفاد کلیدی موافقتنامه را اجرا کند زیرا ایران نمیتوانست در داخل اورانیوم را تضعیف کند. در مقابل، لغو تحریمها ایران را به شریک تجاری جذابتری تبدیل کرد زیرا ایران ۵۶ میلیارد دلار از داراییهای مسدود شده خود را دریافت کرد و این امر کشور را در مسیری جدید به سوی احیای اقتصادی قرار داد.
•گزینههای دیپلماتیک و اقتصادی ایران گسترش یافته است•
در حال حاضر روسیه قصد دارد دوستی سیاسی تازه با ایران را به بهرهوری و منافع اقتصادی تبدیل کند. «آندری باکلیتسکلی» کارشناس مسائل ایران در اندیشکده مطالعات سیاسی روسیه واقع در مسکو شرح داد «حسی در روسیه وجود دارد که ما در تمام این مدت دوست شما بودهایم و اکنون شما باید به دوستان خود چیزی بدهید.» به هر جهت سایر کارشناسان معتقدند روسیه هماکنون نیز فرصت خود برای شراکت تجاری پایدار را از دست داده است. «رجب سافاروف» کارشناس مشهور مسائل ایران اذعان کرد «روسیه پیش از رفع تحریمها میتوانست یک ملکه واقعی در ایران باشد، زیرا در آن زمان هیچ کس دیگر نبود و ایران آمادگی آن را داشت که به روسیه اجازه ورود بدون رقابت به پروژههایش را بدهد.» اکنون شاید ایران بصیرت بیشتری پیدا کرده باشد زیرا گزینههای دیپلماتیک و اقتصادی آن گسترش یافته است.
•ورود مجدد ایران به عرصه انرژی از سهم روسیه در بازار میکاهد•
بسیاری از اقتصاددانان روسیه نیز در مورد بازگشت ایران به بازار جهانی انرژی و عواقب آن برای روسیه اظهار نگرانی کردهاند؛ بخشی که روسیه و ایران در آن رقبای طبیعی هستند. در حال حاضر صادرات روسیه حدود ۵/۳ میلیون بشکه نفت در روز به اروپا و ۹۸۸ هزار بشکه در روز به اروپا صادر میکند. ایران در اثر تحریمها ۹۹۲ هزار بشکه در روز به چین صادر میکرد و به اروپا صادرات نداشت، اما پیشبینی میشود در اثر صادرات نفت ایران پس از تحریم، هر دو رقم افزایش اساسی را تجربه کند. با توجه به اینکه بعید است بازار انرژی اروپا و چین در آینده نزدیک رشد چشمگیری داشته باشد، ورود مجدد ایران به این عرصه از سهم روسیه در هر دو بازار میکاهد.
•تلاش تهران برای دستیابی مجدد به سهم خود از بازار•
تهران در تلاش برای دستیابی مجدد به سهم خود از بازار، به مشتریان اروپایی نفت خود ۵۵/۶ دلار تخفیف پیشنهاد کرده است. ایران در چین فعلاً نیز پیشرفتی چشمگیر داشته است: طی بازدید رسمی «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین از ایران، طرفین با ده برابر کردن تجارت و رساندن به سطح ۶۰۰ میلیارد دلار در دهه آینده موافقت کردند. درست پس از آن «حسن روحانی» عازم سفری چهار روزه به مقصد اروپا شد و در آنجا در مورد «بهار جدید» در روابط با اتحادیه اروپا سخن گفت. «حسن روحانی» با چندین قرار داد و تفاهمنامه جدید به ایران بازگشت که به پیشرفت بازگشت ایران به بازار بینالمللی کمک خواهد کرد.
•روسیه چشماندازی ویژه برای دستیابی به منافع اقتصادی دوستی سیاسی-نظامی با تهران داشت•
مسکو در فاصله بین امضای برجام در جولای ۲۰۱۵ و لغو تحریمها در ژانویه ۲۰۱۶، چشماندازی ویژه برای دستیابی به منافع اقتصادی دوستی سیاسی-نظامی با تهران داشت که ممکن است در آینده به ثمر بنشیند. اما در مقابل روسیه در حال حاضر باید خود را برای رقابت آماده کند: روسیه در حالی که با ایران در بازارهای بینالمللی انرژی رقابت میکند، با سرمایهگذاران اتحادیه اروپا، چین و آمریکا نیز بر سر بخشی از بازار تازه تأسیس ایران به رقابت میپردازد. این یک وظیفه بسیار دشوار در پرتو مشکلات اقتصادی داخلی خواهد بود که روسیه اکنون با آن مواجه است اما به نتیجهاش میارزد.