خبرگزای فارس: سه سناتور جمهوریخواه آمریکا که خواهان توضیح تیم رییس جمهور کشورشان در خصوص انتقال پول نقد به ایران هستند، مدعی شدند ایران بودجه دفاعی خود را دقیقا به همان اندازه مبلغ دریافتی از کاخ سفید افزایش داده است.
به نوشته وبگاه «واشنگتن اگزماینر» رسانههای آمریکا اخیرا گزارش دادند که اوباما رییس جهمور این کشور قبل از آزاد شدن شهروندانش در ایران، 400 میلیون دلار نقدا به ایران پرداخت کرده است.
در همین رابطه «دوید پدرو» و «جان آیساکسون» سناتورهای جمهوریخواه ایالت جورجیا همراه با «مارک کرک» سناتور جمهوریخواه ایالت ایلینویز، 8 اوت سال جاری (دوشنبه) در نامهای خطاب به «جان کری» وزیر امور خارجه آمریکا نوشتند: «آیا این واقعیت را تایید میکنید؟ آیا این بدین نشانه نیست که شما در افزایش بودجه عملیات نظامی و نابکارانه ایران با کمک مالیات دهنگان آمریکایی اقدام کردید؟»
اخیرا اندیشکده دفاع از دموکراسی در آمریکا گزارش داد که در هزینههای نظامی ایران نسبت به سال قبل افزایش 90 درصدی مشاهده میشود.
به نوشته واشنگتن اگزماینر، این سناتورها در ادامه خواهان توضیحات جان کری در زمینه اینکه آیا نظارتی در زمینه حصول اطمینان از اینکه این مبلغ از سوی ایران در زمینه امور تروریستی هزینه میشود یا خیر، شدند و همچنین آنها دولت اوباما را در موافقت با چنین داد و ستد مالی با ایران مقصر میدانند.
سه سناتور آمریکایی مدعی شدهاند: «ایران به خانوادههای قربانیان امور تروریستی در آمریکا 46 میلیارد دلار بدهی دارد. چرا وقتی که ایران تا چنین حدی به آمریکاییها بدهکار است 1.7 میلیارد دلار به این کشور پرداخت شده است؟ از سوی دولت آمریکا نسبت به دریافت خسارت از ایران برای خانوادههای قربانیان آمریکایی در امور تروریستی چه اطمینان خاطری وجود دارد؟»
تاکتیکی که تروریستها در جنوب حلب به کار گرفتند حملات موج وار متوالی بود به این ترتیب که موجی از انغماسیون(در حقیقت همان انتحاری است با این تفاوت که تروریست انغماسی علاوه بر بستن کمربند انفجاری، سلاح به دست میگیرد و پس از پایان یافتن گلولههایش، خود را منفجر میکند) و عوامل انتحاری و خودروهای بمبگذاری شده به راه افتاد که مواضع ارتش سوریه و همپیمانان آنها به ویژه در اطراف دانشکده های امور تسلیحات و توپخانه و راموسه هدف قرار داد.
در مقابل این موج سنگین از حملات ارتش سوریه تغییر تاکتیک داد و به مواضع مستحکم تر بازگشت به این ترتیب که برخی مناطق را واگذار کرد تا در مواضع و خطوط دفاعی قوی مستقر شود و جنگ را دنبال کند.در واقع این تاکتیک سبب می شد که نیروی هوایی و توپخانه قدرت مانور داشته باشد و اسیر حربه گروههای مسلح و اتاق عملیات آنها نشود.
با این تاکتیک موثر، زمینه برای فعالیت نیروی هوایی روسیه و سوریه و توپخانه فراهم شد. گروههای مسلح که موفق به تسلط بر دانشکده های نظامی مذکور شده بود موفق شدند که باریکی ۹۰۰ متری بگشایند تا گروههای یورش برنده بتوانند با گروههای که در داخل جبهه شیخ سعید بودند به هم ملحق شوند.
برخی تصور می کنند که ارتش سوریه و همپیمانان آن در جنوب حلب صرفا با گروههای مسلح روبرو بودند اما واقعیت به گونه ای دیگر بود زیرا در مقابل آنها ارتش مورد حمایت اتاق عملیات آمریکا و ترکیه قرار داشت که انواع تانک و توپ و هر گونه سلاح سنگین و توپخانه و موشک انداز پیشرفته در اختیار دارند.
با تاکتیک های اتخاذ شده حمله گروههای مسلح مهار شد و این گروهها دیگر توان پیشروی بیشتر نیافتند. پس اینکه از شدت درگیری ها و آتش گروههای مسلح کمتر شد، نیروی هوایی روسیه و سوریه به بمباران شدید باریکه ایجاد شده پرداختند و این باریکه عملا نتوانست کمکی به گروههای مسلح نماید.
این در حالی بود که گروههای مسلح برای گشودن این باریکه صدها کشته و زخمی داده بودند. این باریکه زیر آتش نیروی هوایی و زمینی سوریه قرار دارد و حملات سنگین اجازه گشودن معبر جدید را نیز به تروریستها نمی دهد.
شادی و شعفی که در میان گروههای مسلح و سرکرده های آنها ایجاد شده بود خیلی زود فروکش کرد هر چند که آنها همچنان با کمک رسانه های حامی خود از عملیات موسوم به آزاد سازی حلب سخن می گویند اما نقشه جبهه های جنگ در جنوب حلب نشان از کنترل اوضاع در این منطقه دارد.
باریکه ای که گروههای مسلح ایجاد کردند به مثابه پیروزی معنوی برای آنها محسوب می شد و استفاده رسانه ای زیادی از آن کردند. کما اینکه همانطور که گفته شد این باریکه فقط تلفات و خسارات سنگین را برای تروریست ها به دنبال داشت و عملا تاثیری در وضعیت میدانی نداشت. این باریکه راه امنی که گروههای مسلح بتوانند روی آن برای شکستن محاصره شرق حلب تکیه کنند نیست. آنها نمی توانند از این باریکه کمک های نظامی و مالی برای گروههای داخل مناطق شرقی ارسال کنند.
ارتش سوریه با هدف قرار دادن همه ساختمان و مواضع گروههای مسلح سیاست زمین سوخته را برای بازپس گیری منطقه دنبال می کند به این معنی که منطقه کاملا برای عملیات مساعد شود.
اما داستان فقط به اینجا ختم نمی شود زیرا نکته ای که کمتر رسانه های وابسته به گروههای مسلح در سوریه به آن پرداخته اند یا نخواستند مطرح کنند دام نظامی بود که گروههای مسلح به آن گرفتار شدند. در واقع نبرد جنوب حلب عقبه گروههای مسلح در ادلب را نمایان کرد. هر چند که قبلا نیز نیروی هوایی روسیه و سوریه راههای امداد و کمک رسانی گروههای مسلح و نیز انبارهای سلاح و لجستیک آنها را در ادلب رصد کرده بودند.
در واقع تحرکات گروههای مسلح در هنگام تلاش برای شکستن محاصره حلب و پس از آن حرکت نیروهای کمکی این گروهها به سوی حلب، خطوط پشت جبهه و کمکی این گروهها و پاشنه آشیل آنها را در ادلب و حومه آن آشکار کرد. نیروی هوایی روسیه و سوریه نیز مترصد این بودند.
حملات گسترده روزهای گذشته به بانکهای اهداف گروههای مسلح در ادلب و حومه و در مسیر حلب گواه شرایط موجود است. نیروی هوایی روسیه و سوریه که ماموریت پوشش هوایی عملیات حلب را برعهده دارند علاوه بر آن به رصد تحرکات گروههای مسلح در ادلب پرداختند.
انبارهای سلاح و اتاق عملیات اضافی گروههای مسلح که در ادلب بمباران شد. در واقع گروههای مسلح در دامی گرفتار شدند و ضربه ای متحمل شدند که هرگز تصور آن را نمیکردند. آنها که با هیاهوی بسیار از ادلب روانه حلب شده بودند چند روز پس از اینکه غبار نبرد سنگین فرو نشست تازه متوجه ماجرا شده اند.
ادلب تنها خط امداد رسانی به گروههای مسلح در جنگ حلب است و هدف قرار دادن آن یک استراتژی در نبرد بزرگ حلب است. راههای امداد رسانی از ادلب به حلب از دو راه صورت می گیرد؛ نخست منطقه قبتان الجبل واقع در میان حومه حلب و ادلب تا دار غزه و حومه شمالی ادلب و راه دوم؛ از ادلب به سراقب تا خان طومان می رسد.
این راههای طی روزهای گذشته به شدت رصد می شود و هدف بمباران های سنگین و مداوم قرار گرفته است.
شهر ادلب طی روزهای گذشته هدف سنگین ترین حملات هوایی روسیه و سوریه قرار گرفته است و طی آن منطقه صنعتی و کارخانه ها و بسیاری از انبارهای سلاح گروههای مسلح مانند دانشکده ادبیات در دانشگاه ادلب، مرکز فرهنگی و مدرسه هارون رشید هدف قرار گرفته اند.
در روزهای گذشته نیروی هوایی سوریه ۲۵ سورتی هوایی انجام داده است و ۸۰ هدف را نشانه رفته است. شهر سراقب که حلقه اتصال مهم میان ادلب و حلب است بیش از ۳۵ بار هدف حملات هوایی سوریه و روسیه و نیز حملات موشکی ارتش سوریه قرار گرفته است و انبارهای سلاح و مراکز تجمع گروههای مسلح منهدم شده است.
به هر حال قدر مسلم آن است که پاشنه آشیل تروریستها در ادلب برای نیروی هوایی روسیه و سوریه نمایان شده است و آنها خیلی موثر از این موضوع بهره برداری می کنند تا عقبه امداد رسانی به تروریستها در حلب را قطع کنند.
گروههای مسلح تاکنون تلفات سنگینی در نبرد حلب داشته اند. در حال حاضر هیچ محوری برای گروههای مسلح امن نیست از اطراف دانشکدههای امور تسلیحات و توپخانه گرفته تا خان العسل، خان طومان و الاتارب و سرمدا و الزربه و سراقب-حلب.
بسیاری از سرکرده های گروههای مسلح از جمله عبدالقادر نعسانی، ابو الحسن الشامی، احمد الحایک، فیصل بادیان النعمانی و محمد الحاج عبود به خاک افتاده اند.
بر اساس آخرین اخباری که رسانه های سوری ارائه داده اند تا لحظه تهیه این گزارش نیروی هوایی روسیه مرکز تجمع سرکرده های جیش الفتح در اداره اوقاف در شرق ادلب را هدف قرار داده است و ۱۲ یورش به مواضع گروههای مسلح در شهر ادلب و اطراف آن انجام داده است.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، «حامد کرزی» رئیسجمهور سابق افغانستان در پاسخ به پرسشی مبنی بر تمایل وی به بازگشت به قدرت در افغانستان گفت: مردم خواهان این موضوع هستند ولی من نمیخواهم. این درخواستها را بسیار شنیدم اما من 14 سال در مسند قدرت در افغانستان بودم و یک دولت دموکراتیک و مردمسالار را برای مردم این کشور به ارمغان گذاشتم و نسلهای نو در افغانستان باید حکومت را بدست بگیرند.
کرزی در مورد موضعش در قبال حکومت وحدت ملی افغانستان اظهار داشت: وی به هیچ عنوان در نقش اپوزیسیون دولت فعالیت نمیکند و خواستار موفقیت دولت در راستای بهبود وضعیت این کشور است.
در گذشته نیز «محمد یوسف سها» مسئول رسانههای دفتر حامد کرزی اعلام کرده بود که خبرها در مورد عضویت یا راهاندازی اپوزیسیون مخالف دولت توسط کرزی نادرست است و وی هیچ علاقهای به ایجاد اپوزیسیون یا عضویت در اپوزیسیونهای سیاسی ندارد.
رئیسجمهور سابق افغانستان به رسانه آلمانی دویچه وله گفت: در خصوص روابط افغانستان با پاکستان و آمریکا و روند صلح در افغانستان مشورتهای زیادی به رهبران حکومت وحدت ملی دادم؛ به عنوان نمونه، به صورت واضح گفتم که دست آمریکا را نباید در مسائل نظامی در افغانستان باز گذاشت.
وی در مورد اعلام ادامه حمایت آمریکا و ناتو از افغانستان در نشست ورشو لهستان هشدار داد: روابط ناتو و آمریکا با افغانستان نباید باعث ادامه جنگ در افغانستان شود و اگر روابط افغانستان با آمریکا و ناتو موجب برقراری صلح و امنیت در این کشور شود و تصمیمهای اتخاذ شده در نشست ورشو به تقویت افغانستان کمک میکند، مورد تأیید وی است.
حامد کرزی همچنین از طالبان افغان خواست تا بجای جنگ، مسیر صلح را در پیش بگیرند و اگر قصد بیرون راندن آمریکاییها از افغانستان را دارند، از طریق صلح و مذاکره با واشنگتن به خواستهشان برسند.
رئیسجمهور سابق افغانستان در خصوص پاکستان نیز گفت که اسلامآباد پس از موفقیت جهاد افغانستان راه درستی را در پیش نگرفت.